مسیر عشق

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

مسیر عشق

معرفی راه عشق وکمال به آسانی میسر نیست واین راه راهنمایانی می خواهد آنانی که محبوب پروردگارهستند وراه را به دیگران می آموزند شخصیتهایی چون آیت الله نکونام
حضرت آیت اللّه‏ العظمى نکونام (مدّ ظلّه العالى)داراى ده‏ها اثر ارزنده در موضوعات گوناگون است. این آثار پیرایه زدایى و حل مشکلات علمى به شیوه‏ اى بدیع و نو را دنبال مى ‏نماید. به فرموده ‏ى معظم‏ له: "چیزى که در تمام دروس و نوشتارم شاخص است، پیرایه ‏زدایى، تحقیق و ترمیم مشکلات علمى گذشتگان و راه‏گشایى نسبت به آینده ‏اى برتر براى انسان و جهان اسلام مى ‏باشد."
آن‏چه در این نوشته ‏ها مورد اهمیت نگارنده بوده، بازسازى مبانى علمى و دینى و پیرایه ‏زدایى کتاب‏هاى اسلامى است که موجبات رکود و خمودى جامعه‏ى اسلامى را همراه داشته است. هم‏چنین تقویت عوامل جهل ‏زدایى و رفع نواقص و موانع فقهى، فرهنگى، عقلى، فلسفى، عرفانى و اخلاقى در تمامى جهات فردى و اجتماعى که سبب حیات علمى و دینى هرچه بیش‏تر جامعه‏ى مسلمین مى‏ گردد را امرى ضرورى دانسته‏ اند.
باید گفت این آثار به نوآورى و گره‏ گشایى در قلمرو اندیشه‏ى دینى و بازپیرایى ذخایر فکرى اسلامى در حوزه‏ى معرفت دینى اهتمام دارد و به تحقیق جامع و منسجم زیر ساخت ‏هاى اندیشه دینى مى ‏پردازد و آسیب ‏هاى باور داشت‏ه اى دینى را به چالش مى ‏کشاند و به ارایه‏ى راه گذار از بحران‏هاى پیش روى آن مى‏ پردازد و پیرایه ‏زدایى از آموزه ‏هاى دینى و زدودن انحرافات و پاسخ به شبهات را مهم‏ترین هدف خود مى ‏داند و همان‏گونه که گذشت ،مى‏ توان تولید علم و نوآورى در حوزه‏ى دین پژوهى و پاسخ به نیازهاى جامعه‏ى جوان امروز را از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى آن دانست.

طبقه بندی موضوعی

۶۹ مطلب با موضوع «تفسیر قران» ثبت شده است

هر مؤمنى لازم است نسبت به سوره‏ى حمد اهتمام فراوان داشته

                                                           باشد و تا مى ‏تواند این سوره را بخواند و براى فهم معانى آن تلاش کند تا در پرتو انس با این سوره‏ى ممتاز و عشق به آن، به محتواى بلند این سوره نزدیک شود. اهتمام به این سوره مى ‏طلبد هرچه مى‏ شود آن را ذکر قرار داد و این سوره‏ ى بلند را بارها و بارها خواند تا انس و قرب به سوره‏ ى فاتحه و اشراف معنا به آن پیدا کند و فیوضات الهى را نه تنها بر خود، بلکه بر خلق خداوند متعال سریان و جریان دهد.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» سوره‏ى فاتحه فصل تمام این سوره است؛ به گونه ‏اى که وقتى «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» به نیت سوره ‏ى حمد آورده مى ‏شود یعنى این سوره خوانده شد و تمام گردید.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» با آن که آیه‏ اى از سوره‏ى حمد و جزو آن است، ولى فصل تقدیمى این سوره است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۷
صراط مستقیم

عظمت بسمله‏ ى سوره‏ى حمد

خداوند متعال بر پیامبر اکرم صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله با نزول سوره‏ى حمد منت نهاد؛ چرا که چنین سوره ‏اى بر پیامبران دیگر نازل نشده است و برترین آیه‏ى این سوره نیز «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» است. تنها دُرّ نابى که در تمامى قرآن کریم نظیرى براى آن نیست. اگر کسى به وصول برسد و این آیه را تلاوت نماید تمامى قرآن کریم در ذهن و در دل وى مى‏ نشیند. این که گفته مى ‏شود حضرت امیرمؤمنان على علیه ‏السلام در زمانى کوتاه و به اندازه‏ى گذاشتن پا در رکاب اسب، یک ختم قرآن کریم داشتند با چنین اشراف و وصولى است که ممکن و معقول مى ‏گردد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۰
صراط مستقیم



عظمت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» را به طور کلى در جلد دوم تفسیر حاضر بیان کردیم و در این‏جا تنها از ویژگى ‏هاى 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» سوره‏ى حمد مى‏ گوییم.

این کریمه توان آن را دارد که حتى به مردگان حیات بخشد و آنان را زنده کند.

هیچ اسمى نیست که بلنداى «بِسْم» آن را نگرفته باشد و هر عنوانى در ذیل آن است و چون عنوان است همواره بر معنون خود مقدم مى‏شود و محکى آن بعد از آن ذکر مى ‏شود و در یک کلمه، «بِسْم» عنوان حق است و «اللَّه» حقیقت هستى است و «الرَّحْمن» تمام فعلیت خداوند تبارک و تعالى است؛ خواه پدیده ‏هاى جحیمى و شقى باشند، مانند ابولهب و دوزخ با زیاده ‏طلبى ‏هایش، یا سعیدى، و چیزى از سعه‏ى آن بیرون نیست. «الرَّحِیم»حصول کامل و وصول ذاتى و قرب ربوبى و فناى حق است و از «بـِ » که حرف بدایت و شروع و بسط است تا « ـم»کریمه‏ى: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»تمام هستى و پدیده ‏هاى آن در تمامى عوالم را فرا گرفته و « ـم»آن میم تمامیت است؛ براى همین است که دوباره مى‏ گوییم: «در خانه اگر کس است، یک حرف بس است».

ورودگاه انس با قرآن کریم و پیرو آن، تمامى پدیده ‏هاى هستى و حتى حق تعالى که تمام هستى است، انس با آیه‏ى شریفه‏ى «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم»سوره‏ى حمد است. باید این معنا را اعتبار نمود که «انس»

اصطلاح خاص است. انس براى کسى حاصل مى ‏شود که تمامى فصل‏ هاى عاشقى را گذرانده باشد و دل او به نیشتر نازهاى معشوق زخمه زخمه و شکن در شکن شده و چنان ریز ریز گردیده باشد که دل بى‏دل شده باشد. چنین دلى است که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» براى او نه تنها غزل عاشقى که تمام «چهره‏ ى عشق» است. چهره ‏اى که برخى از نمودهاى آن را در تفسیر این کریمه آوردیم.

این خاصیت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» سوره‏ى حمد است که همه چیز را در خود دارد و بسمله ‏ى دیگر سوره‏ ها چنین نیست. اگر نبود که خداوند بندگان خود را به امور فروتر تکلیف نمى ‏کرد، با وجود این بسمله به هیچ عبادتى نیاز نیست و با آن، برترین عبادت‏ها و حمدها براى خداوند آورده مى ‏شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۳۲
صراط مستقیم


بسمله‏ى

سوره‏ى حمد

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»

آغازگر والا؛ خداى تمام کمال، همیشه فراخ رحمت ‏ورز ویژه مهرپرداز.

ورودگاه انس با قرآن کریم

«بِسْم» عنوانى براى هستى و تمامى پدیده‏ هاى آن است. هم خداوند و هم پدیده ‏هاى آن هر یک داراى اسم است؛ با این تفاوت که اسم حق تبارک و تعالى وجودى و اسم پدیده‏ هاى او ظهورى است.

«بِسْم» عنوانى حاکى است که از «اللَّه» حکایت‏ گرى دارد و «اللَّه» معنون آن است و «بِسْم» ظهور «اللَّه» است و این گونه است که «بِسْم» خود مثانى است و منعطف و متوجه به «اللَّه» است. در جلد پیش این تفسیر گفتیم اسم از «سُمو» به معناى رفعت و بلندى است.

«الرَّحْمنِ الرَّحیم» تمامى پدیده‏ هاى هستى اعم از جمالى و جلالى و بهشتى و جحیمى را در خود غرق کرده است. رحمن وصف عام رحمت است و رحیم سعادت کبراست و تا لقاى الهى سعه دارد. این گونه است که «الرَّحْمنِ الرَّحیم» خود «مثانى» «اللَّه» است.

چیزى نیست که در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» نباشد و «در خانه اگر کس است یک حرف بس است». با وجود «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» نیازى به ادامه ‏ى سوره‏ى حمد و قرآن کریم نیست و سوره‏ى حمد و قرآن

کریم تفصیل و باز شده‏ى این آیه و مثانى آن دانسته مى‏ شود؛ یعنى نحوه‏ى گونه گون شدن این کریمه را بیان مى ‏دارد.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۰۰
صراط مستقیم


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

حضور تام در سوره

ویژگى سوره‏ى حمد این است که هیچ گونه غیبتى در آن نیست. در میان تمامى سوره‏ هاى قرآن کریم، تنها سوره‏ى حمد است که حضور تام است و تفاوت بخش نخست این سوره با بخش دوم آن در حضور و غیبت نیست که برخى از مفسران بر آن اصرار دارند، بلکه تفاوت این دو بخش به اسم و فعل است و هر دو نیز جهت حضور دارد و البته مرتبه‏ى فعل نسبت به اسم، مرتبه ‏اى پایین است. اسم ظاهر هیچ گاه غیبت نمى‏ پذیرد و غیبت بر افعال است که عارض مى‏ شود. «غیبت» ماده‏ى کفر و شرک است و این سوره با حضورى که دارد مى‏ خواهد این ماده را از میان بردارد و به جاى آن «إِیَّاکَ»بیاورد. بنده با این سوره مى‏ یابد در همه چیز باید بگوید: «إِیَّاکَ»؛ یعنى خودتى و فقط خودتى. من کارى نکردم. «نفى فعل» از خود مهم‏ترین آموزه‏ى سوره‏ى حمد است که جاى اهتمام بسیار دارد. مؤمنى که بتواند از خود نفى فعل کند به نهایت کمال و عبادت رسیده است.

کسى که توان آن را دارد از خود نفى فعل کند؛ چنان‏چه قیامت شود و خداوند او را پاى جهنم بگذارد و بگوید مى ‏خواهم تو را خُرد و پودر کنم و به تمامى آتش دوزخ بسوزانم، وى فقط مى ‏گوید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ». گفتن حمد بار بسیار سنگینى است و مستلزم نفى فعل از خود و رسیدن به عبودیت محض است. چگونگى این برداشت را در تفسیر آیه‏ى شریفه‏ى: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعینُ» به تفصیل خواهیم آورد.

صدر سوره‏ى حمد فرازهایى بسیار کلى دارد و ذیل آن تشخص و جزئیت پیدا مى ‏کند و مورد بردار مى ‏شود و حضور آن در «إِیَّاکَ» اوج مى‏ گیرد و نه تنها غیبت، بلکه جمعیت و کثرت نیز در آن نیست و چنین امرى اوج انس و قرب را طلب مى‏کند. همین فرازهاست که سبب شده است مداومت بر سوره‏ى حمد قرب‏ آور گردد. کسى که با این سوره‏ى مبارک همراه مى ‏شود، قرب را احساس مى‏ کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۰۵
صراط مستقیم


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن


تقسیم سوره به اسم و فعل

سوره حمد بر دو قسم اسمى و فعلى است. اسم و فعل حق تعالى در سوره‏ى حمد به صورت امتزاجى آمده است. باید توجه داشت منظور از اسم و فعل، اصطلاح آن در دانش «اسماء الحسنى» است و نه اصطلاح ادبى آن.

این سوره با اسم شروع مى‏شود؛ زیرا اسماى حق تعالى بر فعل او پیشى دارد. هم‏چنین در صدر سوره بیش‏تر اسماى حق تعالى آمده و پایان سوره بیش‏تر با فعل همراه است و این نیز به سبب برترى اسما بر افعال است.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» تمامى پنج اسم حق تعالى است و «الْحَمْدُ»

اسم است. «لِلَّهِ رَبِّ» اسم است و «الْعالَمینَ» فعل است. «الرَّحْمنِ الرَّحیمِ. مالِکِ»اسم است و «یَوْمِ الدِّینِ» فعل است و «إِیَّاکَ » اسم است و «نَعْبُدُ»فعل است «وَإِیَّاکَ» اسم است و «نَسْتَعینُ. اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ. صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاالضَّالِّینَ»فعل است؛ به‏جز ضمایرى که در این بین است و اسم است.

سوره‏ى حمد داراى دو چهره‏ى ثابت و متغیر یا اسم و فعل است. نیمه‏ى نخست این سوره تمامى اسمى و چهره‏ى ثابت الهى است که حتى حمد آن نیز حمد الهى است و جهت خلقى و فعلى در آن نیست و مرتبه‏ى عالى این سوره است و از «یَوْمِ الدِّینِ» به بعد جهت فعلى دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۵۵
صراط مستقیم

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

مداومت بر قرائت تمامى سوره‏ى حمد و ذکر قرار دادن آن سبب حفظ قلب و تطهیر نفس مى‏شود و براى شفاى بیمارى‏هاى قلبى مؤثر است. هم‏چنین سبب قوت قلب مى‏شود و دلهره، اضطراب و وسواس را از دل مى‏زداید. سوره‏ى حمد را مى‏شود با بسمله به قصد سوره‏ى حمد یا بدون آن ذکر قرار داد.

در این سوره طلسماتى کارآمد وجود دارد و مى‏شود آن را براى حفظ و حرز به کار برد. فراز: «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاالضَّالِّینَ» در باطل کردن سحر مؤثر است.

سوره‏ى حمد را مى‏شود ذکر ترکیبى که بسیار وسیع است قرار داد.

د

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۴۴
صراط مستقیم


جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن



گنج حمد

در قرآن کریم چهار گنج نهفته است: «سوره‏ى فاتحه»، «آیة‏الکرسى» و آیات: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ»(1) و نیز: «قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. تُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ»(2).

در بیست و چهار ساعت از شبانه‏ روز نباید از این چهار گنج غافل بود که کلید گشایش درهاى بسیارى را در خود دارد و هر در بسته‏ اى را مى‏شود با آن‏ها باز کرد و بن ‏بست در زندگى نداشت، ولى در این میان، سوره‏ى فاتحه برترین آن‏ها و در رأس است؛ چنان‏که روایت زیر از مقام شامخ آن‏ها پرده بر مى ‏دارد:

«روى جعفر بن محمّد ، عن أبیه، عن آبائه علیهم ‏السلام ، عن النبی صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله أنّه قال: لما أراد اللّه‏ أن ینزّل «فاتحة الکتاب»، و«آیة


1. آل عمران / 18.

2. آل عمران / 26 ـ 27.

الکرسی»، و«شهد اللّه‏» و«قل اللهمّ مالک الملک ـ إلى قوله ـ بغیر حساب» تعلّقن بالعرش، ولیس بینهنّ وبین اللّه‏ حجاب، وقلن: یا ربّ، تهبطنا إلى دار الذنوب، وإلى من یعصیک، ونحن معلّقات بالطهور وبالقدس، فقال: وعزّتی وجلالی، ما من عبد قرءکنّ فی دبر کلّ صلاة مکتوبة، إلا أسکنته حظیرة القدس على ما کان فیه وإلاّ نظرت إلیه بعینی المکنونة، فی کلّ یوم سبعین نظرة، وإلاّ قضیت له فی کلّ یوم سبعین حاجة، أدناها المغفرة، وإلاّ أعذته من کلّ عدوّ، ونصرته علیه، ولا یمنعه دخول الجنّة إلاّ أن یموت»(1).

خداوند سوره‏ى فاتحه و کریمه‏ هاى یاد شده را در عرش خود جاى داده بود؛ در حالى که پاک و وارسته بودند. وقتى خداوند خواست آنان را تنزیل دهد گفتند آیا ما را به محل معصیت نازل مى‏کنى؟! همان‏طور که ظالمان اگر بخواهند عالمى برجسته را مجازات کنند، وى را به شهرهاى دوردست تبعید مى ‏سازند تا گوشى شنواى سخن او نگردد و با چنین مجازاتى او را آزار مى‏ دهند؛ البته عالمى که عارف محبوبى نباشد، وگرنه عارفان محبوبى، مکان و زمان بر آن‏ها مؤثر نمى‏ افتد و آنان این توانایى را دارند که خود را به هر چیزى مشغول دارند و از آن به حقیقت لذت برند. این چهار گنج عرش نیز گویى خود را در تبعید مى ‏بینند. خداوند آنان را چنین دلدارى مى ‏دهد که هر کس شما را قرائت کند، او را وارد ساحت


1. مستدرک الوسائل، ج 5، ص 67 ـ 68.

قدسى مى‏ کنم. این بدان معناست که معصیت زمین با این آیات، پاک مى ‏شود؛ به ‏گونه ‏اى که پناه برنده‏ى به این سوره و کریمه ‏هاى یاد شده چنان از پاکى روشنا مى ‏گیرد که مى ‏تواند به معراج رود. ذکرهاى یاد شده اذکار اولیاى خداست که خود را با آن در برابر کفار و شیاطین مقاوم و تازه مى ‏سازند.

گفت ‏وگویى که در این روایت میان خداوند و سوره‏ى فاتحه و کریمه‏ هاى یاد شده است دلالت بر شناسا بودن آن‏ها دارد. آنان هم از وضعیت زمینیان آگاه هستند و هم ملکوتیان و برتر از آن را مى ‏شناسند که چنین سخن مى‏ گویند. خداوند به آنان مى‏ فرماید معاصى زمینیان با شماست که قابل دفع است و آدمیان به وسیله‏ى تمسک به شماست که مى‏ توانند خود را به میدان قدس برسانند. کارگشاى ناسوت به ملکوت این چهار امر قدسى است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۳
صراط مستقیم



طلیعه‏ ى قرآن کریم

سوره‏ ى حمد ورودگاه قرآن کریم است و کسى که نتواند به سوره‏ى حمد وارد شود و با آن انس گیرد، به هیچ یک از سوره‏ هاى دیگر دسترسى نخواهد داشت.

سوره‏ى حمد واژگان اندکى دارد و جزو سوره‏ هاى قصار است، ولى همین که در چیدمان سوره‏ ها، نخستین سوره‏ى قرآن کریم قرار گرفته است، برترى والاى آن را مى ‏رساند. در ادبیات گفته مى ‏شود: «زیادة الالفاظ تدلّ على زیادة المعانى»، ولى در سوره‏ى حمد این اصل به تخالف ثابت است و کثرت واژگان دلیل بر شدت نزول و قلت آن بر شدت ظهور دلالت دارد و هرچه لفظ کم‏تر و کوتاه‏ ترى به میان آید، معناى آن بیش‏تر و بلندتر است.

قرآن کریم نسبت به سوره‏ى حمد شدت نزول دارد و بسیار نازل و

پایین شده است. سوره‏ى حمد در بالادست‏ها مانده و این‏قدر پایین نیامده است. سوره‏ى حمد چون شدت در ظهور دارد، هفت برابر بیش‏تر بر قرآن کریم سنگینى دارد. وزنى که با سنجش دقیق به دست آمده است. آن هم سنجش دقیق مقام عصمت:

«ابن أبی جمهور فی درر اللآلی: عن رسول اللّه‏ صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله ، أنّه قال: لو أنّ فاتحة الکتاب وضعت فی کفّة المیزان، ووضع القرآن فی کفّة، لرجحت فاتحة الکتاب سبع مرّات»(1).

فهم برخى از روایات بسیار مشکل است. صعب و مستصعب بودن زبان این روایات که بیش‏تر در باب ولایت و توحید است سبب شده است هرچه بر آن مطالعه شود معناى آن چموشى کند و رام قدرت اندیشه نشود. این روایت میزان و ترازویى به میان آورده است که مى‏تواند ارزش سوره‏ى حمد و ارزش دیگر سوره ‏هاى قرآن کریم را به سنجش گذارد. در عصر غیبت، چون مردمان از برکت حضور معصوم محروم هستند، فراوانى از دانش ‏ها و ابزارهاى سنجش را از دست داده‏ اند و راهى براى ورود به علم نمى ‏گشایند؛ زیرا در زمان غیبت، راه علمى به معناى اطمینان باز است، اما راه علم و یقین باز نیست.

سوره‏ى حمد یک موجود و یک حقیقت است. حقیقتى که شناسا و ناطق است. حقیقى که خواننده‏ى خود را مى‏بیند. سوره‏ى حمد مرکبى بر کاغذ نیست، بلکه حقیقتى است که مى ‏شود با آن دوست و رفیق شد و به


1. مستدرک الوسائل، ج 4، ص 330.

مرور زمان با آن انس گرفت. آیا کسى که سوره‏ ى حمد را در جیب خود دارد و بدى خویش را حتى از کودکى پنهان مى‏ دارد باور مى‏ کند حقیقتى زنده با اوست تا ملاحظه‏ ى حرمت او را داشته، در پیشگاه آن خودنگه‏ دار باشد و خویش را به گناه نیالاید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۱۵:۴۳
صراط مستقیم

کسى که سوره‏ى حمد را دارد، معرفت کل را داراست. معرفتى که ازلى و ابدى است. تمامى مغیبات در سوره‏ى حمد نهفته است. احاطه‏ى بر سوره‏ى حمد یعنى یافتن تمامى کدها و رمزهاى ورود به عوالم ربوبى و احاطه به عرش و به بالاتر از آن و در دست داشتن پسوردى که مفتاح مفاتیح است. علم لدنى در سوره‏ى حمد است. سوره‏ى حمد به مونس خود معرفت و علم لدنى و اعطایى مى ‏بخشد. علمى که نیاز به استاد ندارد. کسى که سوره‏ى حمد را دارد به مقام جمعى نایل مى‏ شود. مگر مى‏ شود کسى بدون سوره‏ى حمد به مقامى جمعى برسد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۱:۱۳
صراط مستقیم