جهان و زمان هیچگاه از سبک بالانى که عمر خود را به دور از هیاهوى خلق، در جوار حضرت حق سپرى مى نمایند خالى نیست. البته، در این میان، مصلحت حضرت حق عده اى اندک از آنان را براى پرچمدارى راه خود به مردم مى شناساند؛ چرا که دوستان حق در پناه ارادت او قرار دارند و بیگانه اى بر آنان دست نمى یازد.چه بسیار اولیایى که آشناى اهل آسمانها هستند و در میان مردم به گمنامى زندگى مى کنند و رخت از هر دو جهان بسته اند و براى هیچ زمانى، نامى از آنان میان خلق نمى رود، مگر در میان شاگردان و اهل خاص، و چه بسا اولیایى که زمان، یاراى شناخت آنان نبوده است و پس از مرگ براى مردم شناخته شده اند. در این میان، اندکى از اولیاى حق هستند که پیش از سر آمدن اجل، شهره ى آفاق مى شوند و به هدایت مردم مى پردازند؛
نمونه ى آشکار این گفته، حجت بالغهى الهى استاد فرزانه حضرت آیت اللّه العظمى نکونام است. خلف صالحى از اولیاى حق که متأسفانه معرفى همه ى ابعاد وجودى ایشان نه ممکن است و نه باور مى شود.
معظم له را که در کتمان سرآمد است و ذهنى باز و باطنى پرخروش و نمودى آرام دارند و در ژرفاى مناظره ى پرخروش با پویا اندیشان بنام، آفریننده ى باورى ژرف و نظام مند در جهان بینى و رازدار بینش و کشفى ناب از سرچشمه ى نورى است که بازتاب بلنداى رؤیت اندیشهى ایشان است.
دارابودن طرح های ویژه وبکر وکارآمدبرای تغییر سازمانها ونهادهای آموزشی ودانشگاهی وحتی اداره کشورازدیگر ویژگی های برجسته ایشان می باشد.
حافظه ونبوغ بسیار قوی خدادادی باعث می شدهیچگاه نیازمندبه تقریرازگفته های استادی نباشندوبه نوشته های خود تکیه کنند.
ویژگی اصلی تالیفات ایشان پیرایه زدایی حقیقی ازمعارف ومسائل دینی،فلسفی،اجتماعی و...است.
وحتی توضیح المسائل ایشان هماهنگ با ادبیات وزبان مخاطبان روز است ودرحال حاضر عمده ترین کار ایشان نگارش است. در هیچیک ازکتبشان به مسائل تکراری نمی پردازندبلکه به اساسی ترین وتاثیرگذارترین مسائل حیات معنوی واخروی ونیز نظام عقیدتی وعلمی انسانها درتمام حوزه های علوم انسانی وهمچنین اموری که بیشترین نقش رادر جامعه دارد،می پردازند.
حضرت استاد در حوزهى علمیهى قم به تربیت شاگردان و تدریس دروسى؛ مانند: خارج فقه، خارج فلسفه، تمهید القواعد،
شرحفصوصالحکم،مصباح الانس، فلسفهى اخلاق، شرح منازل السائرین و شرح اسماء الحسنى مى پردازند. به طور خلاصه مىتوان عمر سراسر مبارک ایشان
را به سه بخش: تحقیق و تألیف، تدریس و تربیت شاگرد، و اشتغال به امور معنوى تقسیم نمود