مسیر عشق

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

مسیر عشق

معرفی راه عشق وکمال به آسانی میسر نیست واین راه راهنمایانی می خواهد آنانی که محبوب پروردگارهستند وراه را به دیگران می آموزند شخصیتهایی چون آیت الله نکونام
حضرت آیت اللّه‏ العظمى نکونام (مدّ ظلّه العالى)داراى ده‏ها اثر ارزنده در موضوعات گوناگون است. این آثار پیرایه زدایى و حل مشکلات علمى به شیوه‏ اى بدیع و نو را دنبال مى ‏نماید. به فرموده ‏ى معظم‏ له: "چیزى که در تمام دروس و نوشتارم شاخص است، پیرایه ‏زدایى، تحقیق و ترمیم مشکلات علمى گذشتگان و راه‏گشایى نسبت به آینده ‏اى برتر براى انسان و جهان اسلام مى ‏باشد."
آن‏چه در این نوشته ‏ها مورد اهمیت نگارنده بوده، بازسازى مبانى علمى و دینى و پیرایه ‏زدایى کتاب‏هاى اسلامى است که موجبات رکود و خمودى جامعه‏ى اسلامى را همراه داشته است. هم‏چنین تقویت عوامل جهل ‏زدایى و رفع نواقص و موانع فقهى، فرهنگى، عقلى، فلسفى، عرفانى و اخلاقى در تمامى جهات فردى و اجتماعى که سبب حیات علمى و دینى هرچه بیش‏تر جامعه‏ى مسلمین مى‏ گردد را امرى ضرورى دانسته‏ اند.
باید گفت این آثار به نوآورى و گره‏ گشایى در قلمرو اندیشه‏ى دینى و بازپیرایى ذخایر فکرى اسلامى در حوزه‏ى معرفت دینى اهتمام دارد و به تحقیق جامع و منسجم زیر ساخت ‏هاى اندیشه دینى مى ‏پردازد و آسیب ‏هاى باور داشت‏ه اى دینى را به چالش مى ‏کشاند و به ارایه‏ى راه گذار از بحران‏هاى پیش روى آن مى‏ پردازد و پیرایه ‏زدایى از آموزه ‏هاى دینى و زدودن انحرافات و پاسخ به شبهات را مهم‏ترین هدف خود مى ‏داند و همان‏گونه که گذشت ،مى‏ توان تولید علم و نوآورى در حوزه‏ى دین پژوهى و پاسخ به نیازهاى جامعه‏ى جوان امروز را از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى آن دانست.

طبقه بندی موضوعی

۱۰۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

مرد بودن مرد

عفت زن و مرد در صورتی حفظ می‌شود که مرد به حقیقتْ مرد باشد و برای همسر خود مردانگی نماید و زن نیز به حقیقت زن باشد و برای شوهر خود زنانگی نماید. صفا، صمیمیت، مهر، محبت، اخلاق، نظافت، دانش، قدرت، معنویت و مردیِ مرد، سبب می‌شود زن عاشق وی و بی‌تفاوت نسبت به مردان دیگر گردد. مردی که عرق بدن خود را بشوید، لباس خود را منظم کند، شانه‌ای بر سر کشد، عطری بر خود بیفشاند و همچون دامادی در مقابل عروس خود قرار گیرد، برای زن، یِکّه و تنها می‌شود و زندگیِ بسامان وی، مانع چشم دوختن زن به دیگر زندگی‌ها و سایر مردان می‌شود و مهر و عطوفت را در نهاد زن و مرد پایدار می‌سازد و آنان را با وجود خود، از دیگران بی‌نیاز می‌گرداند.

مردانِ مرد باید چنان باشند که چشم همسرانشان را از وجود خود سرشار نمایند و آنان را شیفته‌ی خود سازند و وجود زیبا و رعنای شوهر، پناه و لباسی برای آنان شود. مرد باید چنان باشد که زن، غیر از او را نبیند؛ یعنی زیبا، قوی، تمییز، شیرین و خلاصه مرد باشد و تمامْ قامت جلوی زن قرار گیرد که وجود وی باعث شود زن به مرد دیگری ننگرد و هوس غیر در سر نپروراند. اگر مردی کثیف و بداخلاق و سست باشد، زن چگونه به او رغبت نشان دهد. چنین مردی چون نمی‌تواند با مردی و مردانگی خویش زن را نگاه دارد، زن را به فساد می‌اندازد و باید پاسخ‌گوی فساد وی باشد. این مردی و مردانگی مرد و کمالات اوست که می‌تواند چشم زن را به خود خیره سازد و جز نور او شعاعی از دیگری نبیند و او را یگانه آرزوی خود بداند.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۴
صراط مستقیم

روش حساسیت‌زدایی در مورد جنسیت

اسلام در تشریع احکام خود می‌خواهد آزادی و عفت عمومی را پاس بدارد؛ از این رو، برای حساسیت‌زدایی از جنسیت، باید به دامان احکام اولی اسلام بازگشت. آن‌که در این احکام سخت‌گیری می‌نماید (مانند نقابی که زن بر چهره می‌زند تا مردان را به سوی خود جلب نماید) بر عوامل تحریک مردان و زنان می‌افزاید و برانگیختگی شهوانی و حساسیت نفسانی را در میان مردان و زنان افزایش می‌دهد و در این صورت است که عفت عمومی خدشه‌دار می‌گردد. در جامعه‌ی بیمار، باید بیماری را از این جوامع رفع نمود و رفع آن به افزودن حجاب زنان نیست؛ بلکه باید فرهنگِ ایمان، قداست، محبت و صفا را افزود و برای رفع مشکلات روحی و روانی افراد و ریشه‌کنی فقر و ناآگاهی، برنامه‌ریزی و تلاش داشت.

جامعه‌ای که بیست میلیون جوان عزب دارد، اگر نتواند فرهنگ ازدواج و کار را ترویج نماید، به فساد می‌گراید و کنترل آن از دست مدیران کارگزار خارج می‌شود. مدیران جامعه، جز با داشتن سیاست درست، نمی‌توانند جلودار طغیان و فساد چنین جامعه‌ای شوند. توقع دوری جوانان از گناه در چنین شرایطی ـ که آنان در زیر انواع فشارهای روانیِ ناشی از نداشتن کار مناسب و فقر اقتصادی به سر می‌برند ـ انتظار پسندیده‌ای نیست. این مدیریت صحیح است که می‌تواند انقلاب اسلامی را از این چالش، گذار دهد.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۳
صراط مستقیم

امتیاز ایرانیان و سیاست‌های درست

کشور ایران، کشوری چهار فصل است و در تمامی فصل‌ها رمق و هیجان دارد. هیچ‌گاه جوانان آن بی‌رمق نمی‌شوند و همواره جوانانی نرمال و متعادل دارد. از نظر قیافه و زیبایی‌شناسی نیز ایران از کشورهایی است که مردمی زیبا دارد و این بدان معناست که کشور کمبودی ندارد؛ ولی جامعه شیوه‌ی استفاده‌ی درست از آن را در اختیار ندارد و خشونت‌ورزی در این زمینه، پی‌آمدی جز دین‌گریزی ندارد. باید دین بی‌پیرایه را با تنوعی که در الگوهای آن می‌توان داشت، به مردم رساند و محیط را برای استفاده‌ی مشروع زن و مرد با زیرساخت‌های لازم آن آماده کرد.

نخست باید برای دختران و پسران جوان، چند میلیون سوئیت سی‌متری با حداقل امکانات لازم تدارک دید که تمامی دولتی باشد و به هیچ‌وجه و در هیچ قالب، تملیک به شخص نگردد. زوج‌های جوان تا زمانی که فرزند ندارند، در این سوئیت‌ها زندگی می‌کنند و سپس در مرحله‌ی بعد، آپارتمان‌هایی پنجاه‌متری با یک اتاق خواب کوچک ساخته شود برای کسانی که یک فرزند دارند و این آپارتمان‌ها نیز در اختیار دولت باشد. در مرحله‌ی سوم، آپارتمان‌هایی هفتاد یا نود متری برای کسانی که فرزند بیش‌تری می‌آورند و آن آپارتمان‌ها به متقاضیان واگذار شود؛ البته به شرط آن‌که توان خرید عموم افراد جامعه بالا باشد؛ وگرنه همان‌ها نیز می‌شود دولتی باشد. اگر مشکل مسکن به گونه‌ی گفته شده حل شود، دست‌کم مشکل یک‌سوم از جوانان کشور ـ که به دلیل نداشتن مسکن و امکانات مناسب، ازدواج نمی‌کنند، ولی درآمدی مختصری برای تأمین هزینه‌های ماهانه‌ی خود دارند ـ حل می‌شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۲
صراط مستقیم

نقش مدیریت دولتی در تأمین عفت عمومی

آن‌چه اسلام در روابط اجتماعی آن را حائز اهمیت فراوان می‌داند و در تمامی مسائل محرم، نامحرم، پوشش و رؤیت نسبت به حفظ آن اهتمام دارد، رعایت عفاف است. حفظ عفت در جامعه، نیاز به بنیان‌های اجتماعی و زیرساخت‌هایی دارد. برای نمونه، فقر و محرومیت‌ها و پایین بودن فرهنگ، از عواملی است که عفت را تنزل می‌دهد و به تبع آن است که تلاش و کار نیز کاهش می‌یابد. کار و کوشش در برخی مناطق، تابع عامل اخلاق اجتماعی نیز هست. اگر در کشوری زرنگی به معنای زیردررویی و کلاه سر دیگران گذاشتن باشد، کم‌کاری رواج می‌یابد و درصد تولید پایین می‌آید. به عکس، اگر کشوری تعهد کاری، انضباط، وظیفه‌شناسی و قانونمندی داشته باشد، تولید آن بالا می‌رود. بر این پایه، می‌خواهیم بگوییم بالا رفتن ارزش کار و تولیدِ بالای برخی کشورهای غربی، به نوع پوشش و نیز سکس آنان ارتباطی ندارد.

البته در دنیای دریده‌ی کنونی غرب، که به معنویات، به صورت سیستماتیک دهن‌کجی می‌گردد و احکام الهی نادیده گرفته می‌شود و پرده‌های عفاف یکی پس از دیگری دریده می‌گردد، گاه مراعات جنس مرد در عفاف می‌شود. به هر روی، جوامع گوناگون حساسیت‌های متفاوتی نسبت به عفاف مردان یا زنان دارند. بعضی جوامع نسبت به جنسیت مرد حساسیت دارند و گویی او را ناموس می‌دانند. به عکس، برخی دیگر، در مورد دختر است که حساسیت فراوانی نشان می‌دهند و دختر را ناموس می‌دانند؛ گویی که پسر یا مرد، مهم نیست. مذاق اسلام با هیچ‌یک از این‌دو فرهنگ سازگار نیست و قرآن کریم هیچ‌گاه به هیچ‌یک از دو جنس از جهت جنسیت، حساسیت نشان نمی‌دهد و به آن اهتمامی ندارد و ملاک برتری را تقوا و پاسداری ارزش‌های انسانی و دینی می‌داند.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۱
صراط مستقیم

پدیده‌شناسی زن و مرد

تمایز زن و مرد در جنسیت، به‌گونه‌ای است که می‌شود گفت آفرینش، نقطه‌ی مشترکی میان این‌دو جنس نگذارده است. این تمایز، در تمامی توانمندی‌های ذهنی و جسمی و عناصر تشکیل دهنده، قابل بررسی است. اگر با دقت فلسفی به آفرینش زن و مرد نگاه شود، نمی‌شود تکراری در آفرینش دید و تمامی صفات این‌دو جنس، در تمایز است. در آفرینش، هر پدیده‌ای دردانه و منحصر است. ما به تساوی زن و مرد ـ که شعار غربیان است ـ اعتقادی نداریم؛ چرا که همسان نمودن زن و مرد و نادیده گرفتن تفاوت‌های وجودی و ساختار خلقتی آنان و نیز مرتبه‌ی هریک در سلسله‌ی ظهورات هستی و برابر دانستن آنان در همه‌ی عرصه‌های زندگی به صورت مطلق، ظلم مضاعف به زن و نیز به مرد است؛ زیرا هریک را از جایگاه ویژه‌ی خود دور می‌سازد و عقلانیت و حقیقت‌نگری، دور از این دیدگاه است.

گرچه خداوند نخست در آفرینشِ انسان، مرد را آفریده و حضرت آدم علیه‌السلام را به عرصه‌ی خلقت آورد و سپس هم برای ظهور زیبایی‌های خود و هم برای کمال مرد و رسیدن به مقام جمعی و بهره بردن از همه‌ی اسما و صفات الهی، زن را نیز برای او آفرید (و با توجه به این امر است که گفته می‌شود زن از مرد آفریده شده است؛ یعنی زن را توانی داده‌اند که می‌تواند مرد را به کمال برساند) اما در زندگی مشترکِ میان زن و مرد، نمی‌شود گفت زن اصل است یا مرد یا فرزند؛ بلکه در این صورت، اصل با حاصل ترکیب معنوی حقیقی میان این افراد می‌باشد، که همان «خانواده» است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۰
صراط مستقیم

مهندسی فرهنگ عفاف

تمایز جنسیتی و حساسیت به آن

انسان، پیش از آن که زن و مرد باشد، انسان است. انسان در مرتبه‌ی تشخص، در یکی از دو جنس زن و مرد، تعین می‌یابد. حفظ این تعین، به «عفت» است. عفت به معنای پاکدامنی و پرهیز از فساد و فحشاست. عفت، امری فطری است و هر انسان سالمی آن را باور دارد. دو وپژگی مهم عفیف، این است که «غیرت» و «حیا» دارد. انسان بی‌غیرت، عفیف نیست؛ بلکه بی‌حیاست. عفتِ انسان، دو مرکز حساس دارد: یکی مغز است و دیگری دل. برای مغز، «فکر» و آگاهی، و برای دل، «عشق» لازم است. د.

اگر این‌دو کانون، دچار افراط و تفریط شود و فکر در شناخت خود، به جهل و ناآگاهی دچار شود و دل در عشق خود به خشکی یا افراط و آلودگی دچار شود، بیماری «حساسیت به جنسیت» پدید می‌آید. در برابر بیماری حساسیت، حالت تعادل و سلامت قرار دارد. ما این حالت را با عنوان «آزادمنشی و تقوا» می‌آوریم. آزادمنشی، راستای بلندی در اعتقاد و دیانت اسلام دارد. برای تحقق آزادمنشی باید استعدادها را گسترش داد و بینش‌ها را بالا برد و از ممنوعیت‌ها کاست؛ تا جایی که جامعه به جایی برسد که هر کاری را بر اساس «علم» و «اراده» انجام دهد. برای آن‌که جامعه به این بلوغ برسد، باید ممنوعیت‌های نامشروع و استبدادی در آن کاسته شود و «آزادی» طبیعی جامعه به آن داده شود. ترنمی از این بحث را در فصل پایانی این نوشته می‌آوریم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۴۹
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۳۹
صراط مستقیم




هـــر انســـانی گاهـــی لازم اســـت
بایســـــتد گوشــــه ای از دنیا و لحظه ای به آســـمان خیـــــره شود
و خیـــــلی آرام بی هیـــــــچ واســـــطه ای !
به او بگویــــــد که :
دوســـــــتش دارد . .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۰۸
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۴۱
صراط مستقیم

مقرّب محبوبى از سادگى و همراهْ باورى جدایى ندارد. او حتى در محضر حق ‏تعالى هم که نشسته است، ساده و همراه‏ باور است و این سادگى به سبب سرخوشى و مستى از لطف حق ‏تعالى است. او چنان ساده است که در حضور حق، جز حق نمى ‏پاید، و از این و آن، گفت ‏وگو ندارد:

 ساده نشستم به برت ز مستى

 در پى تو دل شد و فکر کس نیست

 

او وقتى با حق به مغازله مى ‏نشیند، قربان او مى ‏رود و از اعطاى سر و جان ابایى ندارد؛ هرچند بدخواهى چون داروغه ‏ى ظلمت ‏گَرد، بر او خیرگى و دریدگى داشته باشد:

 مى ‏دهم این سر به رهت، عزیزم!

 ترس من از خیرگىِ عسس نیست

 

مقرّب محبوبى، نه تنها یک بار، که در هر آن و هر شأنِ خود، جانى به حق ‏تعالى مى ‏بازد و همواره، چون گل، آهنگ کوچ و نواى پرپر شدن دارد:

 کشته ‏ى زلف تو به هر ظهورم

 در دل من نغمه فقط جَرَس نیست

 
 
 

مقرب محبوبى جز حق‏ تعالى نمى‏ بیند و هر پدیده‏ اى را ـ هرچه باشد ـ پذیراست و او را راه پس فرستادن چیزى و «نه» گفتن به کسى نیست و در مقابلِ هر کسى، اُذُن و گوشى شنواست:

 هرچه شد از سوى تو مى ‏پذیرم

 بس نکن این تحفه، رهى به پس نیست

 

عشق مقرّب محبوبى، عشقى پاک و به ‏دور از طمع، و نابِ ناب است. چنین عشقى عین خیر و مرحمت بر تمامى پدیده ‏هاست و کم‏ترین جفایى بر کسى ندارد. اما آن که کم‏ترین تیرگى و آلودگى ‏اى داشته باشد، چون خرمگسىِ مزاحم، آزار دهنده است:

 عشق من آسوده ز هر جفا شد

 جان و دل، آلوده چو خرمگس نیست

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۲۲
صراط مستقیم