مهندسی فرهنگ عفاف4
امتیاز ایرانیان و سیاستهای درست
کشور ایران، کشوری چهار فصل است و در تمامی فصلها رمق و هیجان دارد. هیچگاه جوانان آن بیرمق نمیشوند و همواره جوانانی نرمال و متعادل دارد. از نظر قیافه و زیباییشناسی نیز ایران از کشورهایی است که مردمی زیبا دارد و این بدان معناست که کشور کمبودی ندارد؛ ولی جامعه شیوهی استفادهی درست از آن را در اختیار ندارد و خشونتورزی در این زمینه، پیآمدی جز دینگریزی ندارد. باید دین بیپیرایه را با تنوعی که در الگوهای آن میتوان داشت، به مردم رساند و محیط را برای استفادهی مشروع زن و مرد با زیرساختهای لازم آن آماده کرد.
نخست باید برای دختران و پسران جوان، چند میلیون سوئیت سیمتری با حداقل امکانات لازم تدارک دید که تمامی دولتی باشد و به هیچوجه و در هیچ قالب، تملیک به شخص نگردد. زوجهای جوان تا زمانی که فرزند ندارند، در این سوئیتها زندگی میکنند و سپس در مرحلهی بعد، آپارتمانهایی پنجاهمتری با یک اتاق خواب کوچک ساخته شود برای کسانی که یک فرزند دارند و این آپارتمانها نیز در اختیار دولت باشد. در مرحلهی سوم، آپارتمانهایی هفتاد یا نود متری برای کسانی که فرزند بیشتری میآورند و آن آپارتمانها به متقاضیان واگذار شود؛ البته به شرط آنکه توان خرید عموم افراد جامعه بالا باشد؛ وگرنه همانها نیز میشود دولتی باشد. اگر مشکل مسکن به گونهی گفته شده حل شود، دستکم مشکل یکسوم از جوانان کشور ـ که به دلیل نداشتن مسکن و امکانات مناسب، ازدواج نمیکنند، ولی درآمدی مختصری برای تأمین هزینههای ماهانهی خود دارند ـ حل میشود.
امروزه در برخی جاها چاردیواری کوچک، نمور و تاریکی را که به طویله شبیهتر است، رنگ میکنند و ماهی دویستهزار تومان به شرط چند میلیون رهن، اجاره میدهند. اگر مبلغ این اجاره به هزینهی خرید طلا و لباس و شیربها و مراسم عقد و مانند آن اضافه شود، هزینهی ازدواج بسیار زیاد و سرسامآور میگردد و البته این منهای هزینهی زندگی مشترک است؛ در حالی که دوستیهای خیابانی و بیعفتی، به ارزش هزینهی چند آب میوه و بستنی تمام میشود؛ دوستیهایی که برخی از آن، به بیعفتیهای فاحش میانجامد.
مجلس شورای اسلامی باید چنین شرایطی را بحرانی اعلام کند و برای آن به صورت رسمی و با دعوت نظریهپردازان و طراحان، در فکر چارهجویی باشد و برای آن، تصمیمهای کلان بگیرد و قانونگذاری نماید؛ به گونهای که هزینهی ازدواج، ارزان و هزینههای فساد و فحشا با جریمههایی که برای آن لحاظ میشود، گران گردد. البته مردم ایران، ملتی نجیب هستند و همواره از دینداری و عفت حمایت میکنند و فسادها و ناآرامیها، برآمده از سیستم معیوب و بیمار زناشویی و ازدواج است.
همچنین هر کسی مزاجی در زناشویی دارد: یکی با یک همسر سیرایی مییابد و دیگری با چند همسر؛ از این رو نباید چند همسری با قوانین سختگیرانه روبهرو شود؛ ولی قانون باید مسیر عدالت را برای تمامی همسران لحاظ کند. تا وقتی که زیرساختهای ازدواج ـ با تنوعی که میتواند داشته باشد ـ فراهم نگردد، درست نیست که به مردم و جامعهی جوان سختگیری وارد شود؛ زیرا هرگونه سختگیری و خشونت، به بیماری مضاعف جامعه میانجامد.
ایجاد شغل برای جوانان نیز در راستای حفظ عفت است. امروزه سن بلوغ، رشد، تحصیل و کار، فاصلهی فاحشی با سن ازدواج دارد؛ بهطوری که جوانان باید ده تا پانزده سال، آن هم در سنینی که در اوج فشار شهوت جنسی قرار دارند، صبر کنند و برای این سالها هیچ راهکار مناسبی وجود ندارد. از سویی نمیشود جامعه را عقب نگاهداشت و جوان را از تحصیل بازداشت و به او توصیهی کار و ازدواج داشت. همچنین فردِ مکلف لازم است خود را از گناه حفظ کند و تمایلات خویش را کنترل نماید؛ ولی برای ایمن ماندن از گناه، واجب نیست ازدواج کند. ازدواج در هیچ شرایطی واجب نمیشود و امری است که به اختیار مکلفان گذاشته شده و امری ارشادی برای آنان است و اگر خود آنان خواستند، ازدواج را اختیار میکنند.
مجلس شورای اسلامی باید چنین مشکلاتی را چارهجویی کند؛ نه اموری که گاه به سازمانهای جزء بازمیگردد و رئیس ادارهای باید برای آن برنامه و تصمیمگیری داشته باشد. کشورهای غربی با آزادسازی روابط و اباحهگری و آموزش برای آن، این مشکل را به زعم خود و با آمیختهای از نادرستیها، تنظیم کرده و سیستم دادهاند؛ ولی جوان دینمدار اگر بخواهد راه آنان را نرود، نیازمند برنامهریزی از ناحیه مسؤولان است و سلامت وی و عفت او، به تنهایی و بدون پشتوانهی دولت، فراهم نمیشود.
به هر روی، لزوم عفاف مسألهای نیست که نیاز به اثبات داشته باشد و امری فطری است و جامعهی ما آن را به خودی خود پذیرفته است و به تبع آن، به پوشش نیز احترام میگذارد؛ ولی به بدپوششی و بدحجابی دچار است و این مسأله نیز عواملی دارد و تربیتهای آلوده، به آن دامن میزند و باید برای آن چارهاندیشی داشت و تربیتهای آلوده را از متولیان عالی تا درون خانوادهها تصحیح کرد.
جامعهی ما چنان بزرگوار است و شخصیت دارد که هیچگاه بیحرمتی به دین، مقدسات و عفاف انسانی نمیکند؛ حتی تودههای اندکی که نمیخواهند چندان دینمدار باشند، عفت خود را پاس میدارند. عفیف به کسی میگویند که خود را از منکرات و فحشا کنار میکشد و حفظ میکند. البته برخی سیاستگذاریها نیاز به طول زمان و تدریج دارد تا فرهنگ آن، زمینهی اجتماعی پیدا کند و برخی از مشکلات، روند طبیعی خود را طی میکند؛ همانطور که جامعهی ما در زمینهی عفت و پاکدامنی، ریشهدار است و در نهایت، بیماریها را در طول زمان، کنار خواهد زد.