مسیر عشق

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

مسیر عشق

معرفی راه عشق وکمال به آسانی میسر نیست واین راه راهنمایانی می خواهد آنانی که محبوب پروردگارهستند وراه را به دیگران می آموزند شخصیتهایی چون آیت الله نکونام
حضرت آیت اللّه‏ العظمى نکونام (مدّ ظلّه العالى)داراى ده‏ها اثر ارزنده در موضوعات گوناگون است. این آثار پیرایه زدایى و حل مشکلات علمى به شیوه‏ اى بدیع و نو را دنبال مى ‏نماید. به فرموده ‏ى معظم‏ له: "چیزى که در تمام دروس و نوشتارم شاخص است، پیرایه ‏زدایى، تحقیق و ترمیم مشکلات علمى گذشتگان و راه‏گشایى نسبت به آینده ‏اى برتر براى انسان و جهان اسلام مى ‏باشد."
آن‏چه در این نوشته ‏ها مورد اهمیت نگارنده بوده، بازسازى مبانى علمى و دینى و پیرایه ‏زدایى کتاب‏هاى اسلامى است که موجبات رکود و خمودى جامعه‏ى اسلامى را همراه داشته است. هم‏چنین تقویت عوامل جهل ‏زدایى و رفع نواقص و موانع فقهى، فرهنگى، عقلى، فلسفى، عرفانى و اخلاقى در تمامى جهات فردى و اجتماعى که سبب حیات علمى و دینى هرچه بیش‏تر جامعه‏ى مسلمین مى‏ گردد را امرى ضرورى دانسته‏ اند.
باید گفت این آثار به نوآورى و گره‏ گشایى در قلمرو اندیشه‏ى دینى و بازپیرایى ذخایر فکرى اسلامى در حوزه‏ى معرفت دینى اهتمام دارد و به تحقیق جامع و منسجم زیر ساخت ‏هاى اندیشه دینى مى ‏پردازد و آسیب ‏هاى باور داشت‏ه اى دینى را به چالش مى ‏کشاند و به ارایه‏ى راه گذار از بحران‏هاى پیش روى آن مى‏ پردازد و پیرایه ‏زدایى از آموزه ‏هاى دینى و زدودن انحرافات و پاسخ به شبهات را مهم‏ترین هدف خود مى ‏داند و همان‏گونه که گذشت ،مى‏ توان تولید علم و نوآورى در حوزه‏ى دین پژوهى و پاسخ به نیازهاى جامعه‏ى جوان امروز را از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى آن دانست.

طبقه بندی موضوعی

۳۱۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

من در آن فضا، ظهور عشق را یافتم و هیبت زیبای او را چشیدم و با بود او، امان یافتم. چهرهٔ مولایم، حق‌تعالی آن تاریک‌خانه را روشنا ساخته بود و با شراشر ظهور خویش، سایهٔ سبز «مولا»یم را احساس می‌کردم. لحظه‌های خدایی‌بودن ملموسم بود و عاشق‌شدن بر بندبانان را مزمزه می‌کردم. دادار رعنایم با قامتی رسا، چه زیبا دلبری‌ام می‌نمود و حُسن آفرینش خویش را با صدای غزل، به هوش جانم می‌نوشانید؛ رعنایی که همتایی ندارد و زلف سیاهش قرار روزم و رؤیای جانم بود. جمال لطف او، جامی دریایی از صهبای عشق و مستی بود. شور وجودش وصف رخ‌اش بود و دور تلاشِ ذرّه ذرّهٔ آفرینش، نمادین غنودش. هر غنودش چهره‌ای و هر جلوه‌ای چهره‌سرای درودی خوش و نازآفرین با سودایی گُر گرفته از طنّازی آن بی‌نیازِ رازدانِ تمامی نقش‌های عشق و عاشقی.

آن فضای غریبی، بی‌کسی و بی‌آشیانی، رؤیای یتیمی‌ام را زنده نمود و درد لتیمی و بی‌مادری را جراحتی تازه داد. آرامِ‌جانی خَلقی نداشتم؛ اما دلم در نزد حق، آرامشی خوش داشت و او را خویش و آشنای خود می‌یافت؛ از این رو، تنهایی‌ام همان آرامم بود و شیرینی شورآفرینِ جانم می‌شد و مرا چالاک و مست می‌ساخت. اهورایی‌نشینان برایم چرخی جولایی و دستی مولایی داشتند. با خدای خویش در آن دار دیوارین، میهمان خَلقی بودم ناشنیده، و تو خود حیث مفصل از این مجمل؛ مجملی که حکایت آن در این غزلیات عاشقی آمده و بر نفْس‌های ناسازگار، چون مرغ چکاوک با منقار خویش زخمه می‌آورد و چون کوچه پس کوچهٔ چکاوک دستگاه موسیقایی سه‌گاه، آهنگ مناسب ساز می‌کند برای شطّ خونی که در پیش دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۹
صراط مستقیم

جز دلی ساده به رنگ خدا ندارم و غزل‌هایم نیز بر همین وزان، جز مناجات‌هایی ساده نمی‌باشد که از این سینه برخاسته است.

 

مناجات با نگار نازنینی که مِثْل و بَدیلی برای او نیست و در دوستی و رفاقت، حضرت دوست و عالی‌جناب رفیق می‌باشد؛ خدایی که در رفاقت خود چنان نابِ ناب است که بی‌نقاب در حضور تو می‌نشیند و شور شب شعر می‌آفریند. اگر عاشق، پروای خرابی نداشته باشد، او نیز بی‌پروا به بر او می‌آید و رباب ذات خویش می‌نمایاند؛ نمایشی که کم‌ترین برات مشاهدهٔ آن، غربت ناسوت و گرفتاری‌های بلا و وِلا می‌باشد؛ در برابر کسانی که خوبی‌هایشان غمّازی و بندی برای سبب‌سازی است.

مجموعه غزلیات "زخمه چکاوک" ، از غربت «حق‌تعالی» و خوبان و اولیای حضرتش در ناسوت می‌گوید. در ناسوت، رؤیای عدالت بی‌فروغ می گردد، خزان، پاکی و تقوا را در خود می‌گیرد و صفا و محبت کم‌رنگ می‌شود. دنیای امروز را صندوق‌های زر و سکه و سلاح‌های زورآفرین، مدیریت می‌کند. مردمان ناسوت امروز، خوبی و خوشی در جان خویش نمی‌یابند. «زخمهٔ چکاوک»، مجموعه شعری است که در 44 روز از روزهای خشک زمستان 1393 در محیطی «ویژه» سروده شده است. من در آن تنهایی خویش، هر گاه می‌خواستم آهنگ مغازله با حق‌تعالی نمایم، با غزل به مناجات با خدای خویش مشغول می‌شدم. آن حالات برای من، کوچه‌هایی بود که مرا به دیار دلدار می‌رساند؛ کویی که بی‌شرط و شک، در آن راه افتادم تا در خانهٔ دلدار، یارم را با سلامی، لبیک گفتم؛ یاری که برایم خنده آورد. حق‌تعالی «سلام» بود و سلامم را پاسخ گفت. پاسخ او بلای جان من گردید و التهاب عشقش تا مرا در خاک و خون نکشد، رها نمی‌کند. قوت دلم در آن محیط، حق‌تعالی بود، و عشق و مستی او، هم دلم را شاداب و سرزنده و پرانرژی می‌دارد و هم مرا بر خط جنون، پایدار می‌سازد؛ عشقی که آتش آن، پی در پی بر هُرم دل سودایی‌ام می‌افزاید؛ دلی که در صبح ازل، معشوق و محبوب خویش را یافته است؛ عشقی که از صبح ازل تا شام ابد، مست، حیران و هیمانی است؛ خواه در خانهٔ دل باشد یا در شطّ خون. مکان‌ها تفاوتی ندارند و تنها نور حق‌تعالی و امید به اوست که رونق تنهایی‌ام می‌باشد؛ نوری که بدون سبب و بی‌مزد و اجر نصیبم شده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۵۸
صراط مستقیم


این لیست غیر از کتابهایی است که باید آنها را پنهان بدارم.  نزدیک به یکصد جلد از آثار ما تا سال 1386 چاپ شد. نزدیک به پنجاه جلد دیگر آن نیز از سال 91 تا 93 که برخی ممنوعیت‌ها برداشته شد، منتشر گردید. پنجاه جلد کتاب علمی دیگر نیز برای نشر آماده است. غیر از آن، 100 جلد کتاب شعر نیز دارم که هفتاد جلد آن برای نشر آماده است. 150 جلد کتاب دیگر نیز در مرحله ویراستاری و آماده‌سازی است که در مجموع به 450 جلد کتاب می‌رسد. افزون بر این، بیش از 6000 ساعت نوار درسی دارم که نیازمند پیاده‌سازی، تایپ و آماده‌سازی برای نشر است و با احتساب آن‌ها، پیش‌بینی می‌شود مجموع کتاب‌هایی که داشته باشم، دست‌کم به 800 جلد کتاب برسد. نخستین اثری که در مسایل علمی نگاشته‌ام، کتاب «اخباری و اصولی چه می‌گویند؟» است. این کتاب را در سن شانزده سالگی و در رد بر «اخباری‌گری» نوشته‌ام. همان روزها کسی قصد داشت این کتاب را چاپ کند، ولی چون من نزد استاد اخباری‌ام درس خوانده بودم و ایشان هنوز در قید حیات بود، به پاس حرمت ایشان، این کار را نکردم. این کتاب در سال 86 چاپ شد. در این کتاب، به احترام آن استاد، نامی از ایشان نیاورده‌ام و تنها به بررسی و نقد افکار و اندیشه‌های وی و این طایفه پرداخته‌ام.

پیش‌تر گفتم که در نوجوانی در فن تجوید چیره‌دست بودم. آن زمان، کتابی در این فن نوشته بودم که بسیار قوی و کامل بود و حتی اهل علم بدان نیاز داشتند. بعدها علم تجوید را در این حدّ فن لازم نمی‌دانستم. این نوشته باقی نماند و با دسته‌ای از نوشته‌هایم به سرقت رفت و در گمانم نمی‌گنجید که در این دیار سرقت نوشته هم پیش آید!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۵
صراط مستقیم


غالب کتاب‌هایم را شب نوشته‌ام و در روز بیش‌تر درس و بحث داشته‌ام. اگرچه همیشه مشغول کار بوده‌ام. شعرهایم ارمغان آخر شب‌ها و بعد از نیمه شب است و در روز کم‌تر شعر گفته‌ام، مگر آن که زمینهٔ آن پیش می‌آمده است. بیش‌تر شب‌ها را نخوابیده‌ام و تا صبح به تحقیق و نگارش مشغول بوده‌ام. مسایل ذهنی و علمی را نیز بیش‌تر در تنهایی و تاریکی دنبال کرده‌ام. غیر از مواقع ضروری چندان نیازمند و یا وابسته به نور و روشنایی نبوده‌ام. کتاب‌های درسی را بیش‌تر پیش مطالعه می‌کردم و با اساتیدم مباحثه می‌کردم و هر درسی را که می‌توانستم، درس می‌دادم و مباحثه نمی‌کردم. ارث لمعه را مطالعه می‌کردم و خودم را نزد استاد تست می‌کردم که چه مقدار از عبارات آن را هموار کرده‌ام. حاشیهٔ ملا عبدالله را با سیوطی حفظ کردم. پیش از این نیز گفتم که حافظه‌ام بسیار قوی است؛ به‌گونه‌ای که نیازی به نوشتن درس‌های اساتید پیدا نمی‌کردم. من در طول عمر خود حتی یک خط از حرف‌های اساتیدم را ننوشته‌ام و نیازی به نوشتن نداشته‌ام، از این رو تقریری از استادی ندارم و بر نوشته‌های خود تکیه دارم.

درست است که گاه شمار درس‌هایی که بنده در روز داشته‌ام به بیش از ده درس می‌رسید، اما این درس‌ها وقت چندانی برای مطالعه نمی‌برد و گاه دشوارترین درس‌ها را در ده تا پانزده دقیقه مطالعه می‌کردم. از این رو بیش‌ترین وقت را برای تحقیق در حوزهٔ دین‌شناسی و نگارش کتاب داشته‌ام؛ هرچند مسایل اخیر، کاغذ و قلم و کتاب را از من گرفته است. من نزدیک به چهل سال است که در حوزهٔ علمی قم تدریس داشته و به‌ندرت پیش آمده که درسی را به تکرار گفته باشم. تنها منظومهٔ حاجی سبزواری و مکاسب و کفایه بوده که دو یا سه بار تکرار شده است. از منظومهٔ حاجی در سال‌هایی که تدریس داشتم، تنها چند سالی از آن ضبط گردیده و بقیه از دست رفته است. آماده‌سازی این دروس برای انتشار نیز بخشی از وقت مرا می‌گرفت اما زندان امروز، به من فرصت استراحت و بیرون کردن خستگی چهل سال گذشته را بخشیده است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۲:۰۴
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۴۱
صراط مستقیم


ولایت عمومی و کارمزدی کارمندان


حقوق کارمندان دولت باید به‌صورت کارمزدی پرداخت شود. یعنی آنان باید در قبال مقدار کاری که انجام می‌دهند مزد بگیرد نه به صورت روزمزد و ساعتی.

 برای اجرای عدالت و به تعبیر بهتر در سیستم ولایت حکومتی ولایت عمومی، در میان کارمندان دولت باید حقوق آنان به‌صورت کارمزدی پرداخت شود. یعنی آنان باید در قبال مقدار کاری که انجام می‌دهند مزد بگیرد نه به صورت روزمزد و ساعتی. در نظام کارمزدی ممکن است حقوق کارمندی در ماه بیش از حقوق او به صورت روزمزد باشد و حق او هم همین است. کارمند با دریافت چنین حقوقی لازم نمی‌بیند بیرون از اداره کار کند. البته، با اجرای این طرح، حقوق بسیاری از کارمندان اصلاح می‌گردد و رو به کاهش و تنزل می‌گذارد و برخی نیز باید اخراج شوند؛ چون کارایی چندانی ندارند.


برای آن‌که ادارت و ارگان‌های دولتی از داد و ستدهای زیرزمینی پاک شود باید حساب ورودی و خروجی هر ارگان معلوم باشد و برای تحقق این امر رسیدگی به همهٔ امور اداره لازم است. البته اجرای این مهم در اداره‌های کل لازم است، نه برای کارمندان زیردست که مردمی ضعیف می‌باشند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۲۸
صراط مستقیم

اصل سازگاری وقتی اهمیت خود را نشان می‌دهد که به مشاعی بودن سیستم ادارهٔ طبیعت دقت شود. مشاعی بودن کارها اقتضا دارد زیست انسان هرچه بیش‌تر مدنیت یابد و با الفت عمومی همراه شود. هیچ انسان عادی نمی‌تواند کارهای خود را به‌تنهایی و در تنهایی انجام دهد و نیاز به انس و همکاری هرچه بیش‌تر با دیگران دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۱۰
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۰۱
صراط مستقیم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۰۴
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۴۵
صراط مستقیم