مسیر عشق

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

مسیر عشق

معرفی راه عشق وکمال به آسانی میسر نیست واین راه راهنمایانی می خواهد آنانی که محبوب پروردگارهستند وراه را به دیگران می آموزند شخصیتهایی چون آیت الله نکونام
حضرت آیت اللّه‏ العظمى نکونام (مدّ ظلّه العالى)داراى ده‏ها اثر ارزنده در موضوعات گوناگون است. این آثار پیرایه زدایى و حل مشکلات علمى به شیوه‏ اى بدیع و نو را دنبال مى ‏نماید. به فرموده ‏ى معظم‏ له: "چیزى که در تمام دروس و نوشتارم شاخص است، پیرایه ‏زدایى، تحقیق و ترمیم مشکلات علمى گذشتگان و راه‏گشایى نسبت به آینده ‏اى برتر براى انسان و جهان اسلام مى ‏باشد."
آن‏چه در این نوشته ‏ها مورد اهمیت نگارنده بوده، بازسازى مبانى علمى و دینى و پیرایه ‏زدایى کتاب‏هاى اسلامى است که موجبات رکود و خمودى جامعه‏ى اسلامى را همراه داشته است. هم‏چنین تقویت عوامل جهل ‏زدایى و رفع نواقص و موانع فقهى، فرهنگى، عقلى، فلسفى، عرفانى و اخلاقى در تمامى جهات فردى و اجتماعى که سبب حیات علمى و دینى هرچه بیش‏تر جامعه‏ى مسلمین مى‏ گردد را امرى ضرورى دانسته‏ اند.
باید گفت این آثار به نوآورى و گره‏ گشایى در قلمرو اندیشه‏ى دینى و بازپیرایى ذخایر فکرى اسلامى در حوزه‏ى معرفت دینى اهتمام دارد و به تحقیق جامع و منسجم زیر ساخت ‏هاى اندیشه دینى مى ‏پردازد و آسیب ‏هاى باور داشت‏ه اى دینى را به چالش مى ‏کشاند و به ارایه‏ى راه گذار از بحران‏هاى پیش روى آن مى‏ پردازد و پیرایه ‏زدایى از آموزه ‏هاى دینى و زدودن انحرافات و پاسخ به شبهات را مهم‏ترین هدف خود مى ‏داند و همان‏گونه که گذشت ،مى‏ توان تولید علم و نوآورى در حوزه‏ى دین پژوهى و پاسخ به نیازهاى جامعه‏ى جوان امروز را از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى آن دانست.

طبقه بندی موضوعی

۳۱۶ مطلب با موضوع «اجتماعی» ثبت شده است

"بعضی آدمها دنیارو زیبامیکنند"؛
آدمایی که هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم..
وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین غذا میخوره راهشون روکج میکنن که اون نپره ...

اگه یخ هم بزنن،دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون..

آدمایی که از بغل کردن بیشترآرامش میگیرن تا از چیز دیگه..
همینها هستند که دنیارا جای بهتری میکنند؛
مثل آن راننده تاکسی که حتی اگردر ماشینش رامحکم ببندی بلند میگوید: روزخوبی داشته باشی..

آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم درچشمشان میشوی، روبرنمیگردانند لبخند میزنند وهنوز نگاه میکنند..

دوستهایی که بدون مناسبت کادو میخرندومیگویند این شال پشت ویترین انگارمال توبود..
یاگاهی دفتریادداشتی، کتابی..

آدمهایی که ازسرچهارراه، نرگس نوبرانه میخرندو باگل میروندخانه"

آدمهای پیامکهای آخرشب،
که یادشان نمیرودگاهی قبل ازخواب؛
به دوستانشان یادآوری کنندکه چه عزیزند..
آدمهای پیامکهای پُرمهر بی بهانه،
حتی اگربا آنهابدخلقی و بیحوصلگی کرده باشی..

"کسانیکه غم هیچکس راتاب نمیاورند و تو رابه خاطرخودت میخواهند..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۴۸
صراط مستقیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
صراط مستقیم

 هر ایرانی هرجا که باشد بهترین فرد در جهان است و باید از او حمایت شود؛ خواه نوازنده باشد یا دین‌مدار. همهٔ ایرانیان مردمی متحد و یک دل هستند. صفای ایرانی به اندازه‌ای فراوان است که عالمان دینی آن موسیقی‌دان را تحمل می‌کنند و موسیقی‌دانان نیز شیفتهٔ عالمان می‌باشند. همه با هم باید ایران و ایرانی را به احترام یاد کنیم و همهٔ این‌ها به خاطر بوی خوش خاک ایران است. بهترین شعار در حکومت ایران این است: «ایران برای همهٔ ایرانیان در سراسر جهان»

از کتاب آزادی دربند آیت الله نکونام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۰۱
صراط مستقیم


ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﺑﺖ نعمتهایی ﮐﻪﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ تشکر ﮐﻨﺪ،
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ:

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼِ ﺧُﺮﺧُﺮِ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ، 
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺍﺳت!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦِ ﻇﺮﻓﻬﺎ ﺷﺎﻛﯽ ﺍﺳﺖ،
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻡ ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯾﻢ ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻢ, 
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮﯾﻢ ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰﻛﻨﻢ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﻭﺭ ﺟﺎﯼ ﭘﺎﺭﮎ ﭘﯿﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻢ ﺗﻮﺍﻥ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﻫﻢ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻥ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍﯼِ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﯽ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﻡ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺷﺴﺘﻨﯽ ﻭ ﺍﺗﻮ ﻛﺮﺩﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﺩﺍﺭﻡ!

• ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﻜﺮ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓِ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ,
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻡ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۶
صراط مستقیم

ازکلیه عزیزانی که بازدید ازاین وبلاگ را دردستور کار خویش دارند باتشکر فراوان ازابراز لطفی که به این حقیر دارید خواهش دارم سایت عشق مردم با آدرس زیر را لینک کرده تادر نشر افکار واندیشه های استاد نکونام این اندیشمند ونابغه قرن اخیر همگی سهیم باشیم.

http://www.eshghemardom.com/
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۰۳
صراط مستقیم

باید دانست مردم ایران مردمی فهمیده و زیرک هستند و سرمایه‌های خود را بی‌جهت به کسی نمی‌دهند و فریب تبلیغات صرف در صدا و سیما را نمی‌خورند. دولت باید با سوددهی مناسب، سرمایه‌های مردم را جذب نماید تا سرمایه‌های هنگفت در دست مردم نماند.


مردم اگر اعتماد داشته باشند، سرمایه‌های خود را به دولت می‌سپارند، به‌خصوص مردم ایران که به‌جز عدهٔ محدودی همه اهل محبت و صفا هستند و حاضرند خود گرسنه باشند و دیگران را سیر کنند و این خصلت در ذات و قلب آنان نهفته است؛ ولی این خلق و خوی جوان‌مردی و انسانی به‌خاطر بدی‌های عده‌ای از رونق می‌افتد. برای نمونه، اگر کسی تمام زندگی دیگری را تأمین نماید تا او بتواند تحصیل و سپس ازدواج نماید و او بعد از گذشت چند سال مسؤولیتی بیابد، اما او وقتی سرپرست و منعم خود را می‌بیند به او اعتنایی نکند و بگوید: من تو را نمی‌شناسم! این‌گونه برخوردها باعث بسته شدن شیر رحمت و خشکیده شدن محبت می‌شود.


آیت الله نکونام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۳۵
صراط مستقیم

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۳۸
صراط مستقیم
موسیقی ؛ دانش نوای عشق و تولید هنر


 

دانش موسیقی محصول عشق و هنر است. عشق، علت فاعلی موسیقی

و تولید صدای محبوب و موزون است و این دل عاشق است که سخن خویش

 را در قالب موسیقی بیان می‌دارد. هنر، چهرهٔ ابزاری و علت مادی برای تولید

 صوت موسیقایی است. گفته‌اند موسیقی از «موسی اقاس» است.

«موسی» نام یکی از «رب النوع»های سرشار از زیبایی است که در

اساطیر گذشتگان از آن یاد شده است.

برخی نیز آن را از «موسی و قاس» می‌دانند. «موسی» به معنای هوا و

«قاس» یعنی موزون. بنابراین موسیقی یعنی هوای موزون.

برخی نیز در ریشهٔ لغوی این واژه گویند: موسیقی واژه‌ای بسیط است،

نه مرکب. این واژه به معنای هوا، لحن، نغمه و چهچه‌هاست.

هیچ شاهدی برای تایید درستی نظرگاه‌های یاد شده ارایه نشده و برای

 آن نیز هیچ سند و اصلی تاریخی یافت نگردیده است.

دانش موسیقی دانش اعراب دل است. موسیقی دانش «کلام نفسی»

است. کلام نفسی سخن دل هر پدیده و سخن دل هستی و حق تعالی

 است. سخنی که هستی و پدیده‌هایش، آن را درون خود نگاه می‌دارد

 و آن را خارجی و آفتابی نمی‌سازد و گوش‌های تیزی لازم است تا بتوان

آن را تعقیب نمود. وقتی کسی به کاسه می‌زند، ممکن است فهم

کاسه به این صدا نرسد؛ ولی دل آن کاسه، این صدا را فهم می‌کند.

صدای کاسه، کلام نفسی و نوای دل اوست. البته، صدایی که از کاسه

و کوزه یا قدح بیرون می‌آید، غیر از کلام نفسی آن است. فریاد زدن زیر

گنبد و پیچش صدای آن، صدای همان شخص است و صدای خود گنبد و

کلام نفسی آن، چیزِ دیگری است. صدای داخل کوزه غیر از صدای خود

کوزه است. این صداها همه خارجی است، ولی صدای خود کوزه، از خود اوست.

کاسه‌ها خود نوای دل خود را می‌شناسند. نه تنها کاسه، بلکه هر پدیده‌ای

از نوای دل خود باخبر است. نوایی که با نوای دل دیگری تفاوت دارد و نوای

دل هر کدام غیر از نوای دیگری است. یکی دلی نازک و دیگری دلی سخت

دارد. صدای دل با صوت و آواز است که شکل خارجی می‌یابد. صدایی که

می‌توان دل را با آن معاینه کرد و دانست صاحب آن‌چه پدیده‌ای است و چند

 بند چیده و ناچیده در دل دارد؛ همان‌گونه که رنگ رخساره خبر می‌دهد از

سرّ درون، دانش موسیقی با پیچیدگی‌هایی که دارد، می‌تواند به فهم این

امور نایل آید.  کلام صرف کلامی لفظی نیست، بلکه صوت نیز کلام است،

اما کلام صامت، در موضوع‌شناسی صوت و دانش موسیقی بسیار اهمیت

دارد و این دانش را پیشرفت‌هایی حیرت‌انگیز می‌دهد اگر این دانش هم‌چون

گذشتهٔ خود، به دست حکیمان آگاه مدیریت و مهندسی شود.

دانش موسیقی موضوعی بسیار پیچیده و حایز اهمیت را با خود دارد.

کسی که موضوع این دانش فوق مدرن را نشناسد، آداب آن را نیز رعایت

 نخواهد کرد.

منتشرشده در رنگ عشق
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۲۹
صراط مستقیم

تجربه‌ پذیری، امید، توکل و پیش‌بینی شکست

 

انسان از نتیجه و فرجام بسیاری از کارها خبر ندارد و نمی‌شود از آغاز امور، تمامی پایان‌ها را پیش‌بینی کرد. درست است می‌شود علل و اسباب را دید، اما نمی‌شود بر تحقق تمامی علل و اسباب آگاه شد و همین امر سبب نداشتن قدرت پیش‌بینی دقیق می‌گردد. در این میان، تجربه‌ ها بسیار ارزش‌مند است.


البته استفاده از تجربه‌ ها برای دیگران هزینه‌بر نیست و برای خود فرد با هزینهٔ بخشی از وقت، عمر و سرمایه به دست آمده است؛ هرچند ممکن است برای خود فرد نیز در بسیاری از مواقع مورد استفاده قرار گیرد. دیگران کم‌تر از تجربه‌های افراد استفاده می‌کنند و این به سبب ملموس نبودن آن امور است و به همین سبب است که افراد درک عینی از وقایع پیدا نمی‌کنند و همین امر دلیل استفاده نبردن آنان است.


کسانی که تجربه‌ هایی گران را آزموده‌اند، قوت و قدرت بیش‌تری در انجام کارها دارند و می‌توانند برای دیگران بسیار سودمند باشند؛ هرچند کم‌تر از آن بهره برده می‌شود. کسی که تجربه‌ ای را به دست آورده، به همان مقدار وجود خود را از دست داده و توان و همت خود را در گرو آن نهاده است.


آدمی بسیاری از امور را هنگامی به طور ملموس می‌یابد که دیگر کم‌تر قابل استفاده است و تنها به حسرت و افسوس آن گرفتار می‌شود.


توکل و امید هرچند بهترین پشتوانهٔ آدمی در کشاکش امور است، هرگز نباید خود را در تحقق امیدها قاطع دید و هر نوع محرومیت، شکست و نارسایی را باید در خود پیش‌بینی کرد و همین زمینهٔ امید و آرزو را عاقلانه و معقول می‌گرداند و انسان را از خیال‌بافی، یأس و از خودراضی بودن دور می‌دارد.


کسی که تحمل شکست را ندارد هرگز نمی‌تواند فرد پیروزی باشد و نباید خود را انسان برجسته‌ای بداند. آدمی نباید از پیشامدهای مختلف زندگی چندان نگران یا خوشحال شود؛ زیرا بسیار می‌شود که نتایجی که از این پیشامدها به دست می‌آید عکس خواستهٔ آدمی است و می‌تواند در ساخت آدمی نقش خوبی داشته باشد و چنان‌چه نقش مثبتی نداشته باشد مهم نیست؛ زیرا زندگی معانی مختلف خود را دارد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۰۴
صراط مستقیم


جایگاه خرد جمعى در فهم حقوق بشر




در جوامع سالم، نمی‌شود تمامی ملل و ادیان به حقی قایل باشند اما آن حق در وجود و ظهور آن ریشه نداشته باشد و حقی حقیقی نباشد.

 خرد جمعی ، یکی از منابع حقوق است. در این رابطه باید نکته‌ای را مورد اعتبار قرار داد و آن این‌که به شناخت حقوق دیگر مکاتب و ملل و نیز عالمان از آن روی اهتمام داشت که آنان از عقلا هستند و از حقوق مشترک میان آن‌ها می‌توان حقوقی عقلایی را کشف نمود؛ زیرا عقل جمعی آنان کم‌تر می‌شود که در موردی خطا داشته باشد مگر آن که کسی خوی استبدادی و استکباری داشته باشد و به فهم و درک بشر از آن جهت که بشر هستند اهانت روا دارد و «حق اندیشیدن» و «حق دانستن» را برای آنان محترم نداند یا اندیشمندان از افرادی بیمار و زخم‌حورده از ستم‌های سلطه‌گران و موج‌سواران باشند که این جراحت، اندیشهٔ آنان را متأثر ساخته باشد.

اما در جوامع سالم، نمی‌شود تمامی ملل و ادیان به حقی قایل باشند اما آن حق در وجود و ظهور آن ریشه نداشته باشد و حقی حقیقی نباشد؛ همان‌طور که ما تصدیق قرآن کریم را اعتباری عقلایی می‌دانیم و نمی‌شود قرآن کریم گزاره‌ای داشته باشد که خلاف عقل و نظر جمعی عقلا باشد. ما نمی‌توانیم چیزی را که میان تمامی عقلا مشترک است خلاف عقل بدانیم؛ چرا که عقلا از آن جهت که عاقل هستند و درگیر سود و ضرر نفسانی نشده‌اند به خیر و صلاح گرایش دارند و می‌خواهند شرور را از خود دفع کنند. باید توجه داشت خیر و شر امری متمایز از سود و ضرر است که مکاتب فلسفی حقوق از آن می‌گویند. کسی که قایل است تمامی عقلا اشتباه می‌کنند خود محکوم به جنون و دیوانگی است؛ زیرا یک فرد

بشر عادی خصیصه‌ای ندارد که برتر از تمامی دیگر افراد بشر عادی فکر داشته باشد. بله در این جا استثنایی است و آن این که اگر عقلی به نور ولایت شکوفا شده باشد وی به سبب فهم برتری که دارد به غربت و غیبت مبتلا می‌شود که اینان بر شریعهٔ حقیقت یکی یکی وارد می‌شوند و شمار آنان نسبت به کثرت افراد عادی بشر فراوان نیست. آنان همان مؤمنانی هستند که با جذبه و کشش درونی، قرب خداوند را دارند. البته همانان نیز در امور ولایی و توحیدی است که یکتا می‌شوند وگرنه در زمینهٔ حقوق کم‌تر می‌شود که با فهم تمامی افراد بشر مخالفتی داشته باشند؛ زیرا عقل حجتی درونی است که می‌تواند فرد را به حقیقت رهنمون باشد و به این راحتی نمی‌شود فهم عقلا را کنار نهاد و بیش‌تر کسانی به فهم عقلا بی‌اعتنا می‌شوند که استبداد و استکبار داشته باشند. البته این که ما بر فهم عقلا تأکید می‌کنیم آن را به صورت موجبهٔ کلیه نمی‌گوییم، بلکه عقلا با عقل جمعی خود ممکن است در مواردی اشتباه داشته باشند و عقل جمعی افراد عادی بشر عصمت کلی نمی‌آورد. عقل جمعی افراد عادی به صورت موجبهٔ جزییه است که محل اعتنای ماست و کسی نمی‌تواند آن را به صورت موجبهٔ کلی کنار نهد، بلک به آن به عنوان یکی از منابع و سر نخ‌های کشف و فهم حقوق حقیقی باید نگاه کرد و به آن اعتبار جزیی داد؛ همان‌طور که دولت‌ها به اعتبار این که نمایندهٔ ملت‌ها و عقل جمعی آن‌ها هستند در حفظ منافع ملت ملتزم می‌باشند؛ مگر این که دولتی نخواهد نمایندهٔ مردم خود باشد و به آنان خیانت کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۴۶
صراط مستقیم