نمایه تالیفات استاد نکونام2
این لیست غیر از کتابهایی است که باید آنها را پنهان بدارم. نزدیک به یکصد جلد از آثار ما تا سال 1386 چاپ شد. نزدیک به پنجاه جلد دیگر آن نیز از سال 91 تا 93 که برخی ممنوعیتها برداشته شد، منتشر گردید. پنجاه جلد کتاب علمی دیگر نیز برای نشر آماده است. غیر از آن، 100 جلد کتاب شعر نیز دارم که هفتاد جلد آن برای نشر آماده است. 150 جلد کتاب دیگر نیز در مرحله ویراستاری و آمادهسازی است که در مجموع به 450 جلد کتاب میرسد. افزون بر این، بیش از 6000 ساعت نوار درسی دارم که نیازمند پیادهسازی، تایپ و آمادهسازی برای نشر است و با احتساب آنها، پیشبینی میشود مجموع کتابهایی که داشته باشم، دستکم به 800 جلد کتاب برسد. نخستین اثری که در مسایل علمی نگاشتهام، کتاب «اخباری و اصولی چه میگویند؟» است. این کتاب را در سن شانزده سالگی و در رد بر «اخباریگری» نوشتهام. همان روزها کسی قصد داشت این کتاب را چاپ کند، ولی چون من نزد استاد اخباریام درس خوانده بودم و ایشان هنوز در قید حیات بود، به پاس حرمت ایشان، این کار را نکردم. این کتاب در سال 86 چاپ شد. در این کتاب، به احترام آن استاد، نامی از ایشان نیاوردهام و تنها به بررسی و نقد افکار و اندیشههای وی و این طایفه پرداختهام.
پیشتر گفتم که در نوجوانی در فن تجوید چیرهدست بودم. آن زمان، کتابی در این فن نوشته بودم که بسیار قوی و کامل بود و حتی اهل علم بدان نیاز داشتند. بعدها علم تجوید را در این حدّ فن لازم نمیدانستم. این نوشته باقی نماند و با دستهای از نوشتههایم به سرقت رفت و در گمانم نمیگنجید که در این دیار سرقت نوشته هم پیش آید!
برخی از آثارم به سرقت رفته و بعضی از آن ها را چال نموده ام. گاه شده در پیش از انقلاب و پس از آن نیز برای حفظ نوشتهها ناچار شدهام آنها را در کیسههای پلاستیک و پیت گذاشته و زیر خاک چال نمایم. هنوز بخشی از این نوشتهها دستنخورده باقی مانده است و کسی جز خودم از این نوشتههای پنهانشده در زیر خاک یا رمزنگاری شده در هاردهای مخصوص، اطلاعی ندارد. فرشتهشناسی، شیطانشناسی و بحث از جن نمونههایی از نوشتههایی است که بکر باقی مانده است. در مدرسهٔ فیضیه، اوایل دههٔ هشتاد ـ که میتوان آن را نقطهٔ عطفی در مسیر رشد علوم و دانشها پس از انقلاب اسلامی دانست و فضای علمی آزادتر از گذشته شده بود ـ درس شیطانشناسی و جن را شروع کردم، اما برخی از افراد گفتند: «در فیضیه از جن سخن گفته میشود!» ما نیز پیش از هر اقدامی گفتیم بهتر است فقط از فقه و اصول سخن بگوییم؛ اما اینروزها در سایتها مرا با تعبیر کنایهآمیز ارتباط با اجنه میآورند تا آن را موضوعی دروغ و خرافی نشان دهند و همان درس فقه را نیز تعطیل کردند؛ در حالی که اگر نوشتههای من در شناخت اجنه و فرشتگان را میدیدند، خود از رو میرفتند! این برخورد پس از چاپ هشتاد جلد کتاب خرد و ریز و نه کتابهای درشت شروع شد و برخی، همت بر مقابله با بنده گزاردهاند و چنان تندروی میکنند که بعضی دستگاهها را به اقدام بر ضدّ ما تحریک مینمایند. آنان در سال 86 برای مدتی طولانی نشر و توزیع کتابهای چاپ شده از بنده را مشکلدار کردند و امکان چاپ هر کتاب دیگری را نیز برای ما به تعویق انداختند. آیا در چنین فضایی که آزاداندیشی علمی پاس داشته نمیشود، میتوان به طرح چنین مسایلی پرداخت و از جن، ملک و ابلیس گفت؛ گفتههایی که کتاب یا سندی جز اندیشههای خاص ندارد. توزیع و نشر کتابهای چاپشده هنوز هم مشکل دارد و این امر با آزاداندیشی علمی که شعار داده میشود منافات دارد.
اگر عمری باشد و صاحبان قدرت و نفوذ مانع نشوند، این طرحهای کلان ـ که بیش از چند صد مورد است ـ انشاء اللّه به اتمام برسد. با وضعیت فعلی و ایجاد مشکلات و مانعتراشی از این سو و آن سو که همه شاهد آن هستند و کمبود امکانات و نیروی لازم، باید آن را به «رجعت» واگذاشت. آقا امیر مومنان علیهالسلام نیز: «فلانا بطرق السماء اعلم منّی بطرق الارض»(1) سر دادند و رفتند، اما چه مقدار از آن را نشان دادند؟! ایشان آن را در رجعت انجام میدهند و ما نیز انشاء اللّه اگر توفیق آن را یافتیم، در رجعت میآییم و طرحهای نیمهکارهٔ خود را همچون آن حضرت به اتمام میرسانیم و آرای ولایی، عصمتی و شیعی در هر دانشی را ارایه خواهیم کرد. در ظلّ عنایت آقا امام زمان ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ و به برکت نظام اسلامی و خون شهدایی که برای سرافرازی اسلام ریخته شده، امید است شیعه در تمامی زمینهها و در تمامی موقعیتها و رشتههای علمی رشد یابد و به نیرویی پیشرو تبدیل گردد و ما نیز به قدر توانی که داریم، کاری انجام دهیم.
1. نهج البلاغه، ج 2، تحقیق محمد عبده، چاپ اول، 1412 ه ق. قم، دارالذخائر، ص 130