سعهی وجودی و گسترهی صوتی
صوت و صدا ترکیبی از مَد، ترجیع، لحن، تناسب، اوج، حضیض و کلمات است و این امور علت ظهور و بروز صوت و صداست. این امور آمیزهای از وحدت و کثرت است. وحدت آن همان صوت و صدا و کثرت آن همان ترجیع، حضیض، اوج، تناسب و دیگر خصوصیاتی است که در آن است. جهت فاعلی صوت و صدا عشق و هنر است. عشق، علت فاعلی و هنر، چهرهی ابزاری و علت مادی آن است. به صوت، صدا و آواز «کلام بیکلام» و «خلق اثر» میگویند.
صدای بلبل با گنجشک با این که در شکل و قیافه با هم اختلاف چندانی ندارند، ترجیع متفاوتی دارد. حال، اگر کسی با صوت و صدای آنان آشنا شود، همکلامی و سخن گفتن آنان را نیز متوجه میشود و «منطق الطیر» را فرا میگیرد. پیش از این گفتیم مراد از منطق الطیر، تنها دریافت صدای پرندگان نیست؛ بلکه شامل همهی حیوانات میشود. همچنین دیگر مظاهر طبیعی مانند باد، هوا، حرارت و حتی نور، صدایی مخصوص دارد. برخورد اجسام با یکدیگر نیز صوت و صدایی خاص ایجاد میکند. صدای برخورد سنگ به شیشه با صدای برخورد سنگ به آهن تفاوت دارد. انسان که دارای مقام جمعی است و از شعور و ارادهی سرشار برخوردار است، میتواند صوت و صدای طبیعی و علمی خود را داشته باشد و صوت را اکتسابی و علمی نماید و نیز بر همهی انواع گوناگون صوت و صدا و آواز آگاهی یابد.