اگر متولیان دینی هیچ چیزی برای عرضه در این رابطه نداشته باشند، این زمین خشک، آن آب آلوده را با همهی ولع در خود فرو خواهد داد و مردم را به فرهنگ خویش عادت میدهد. متولیان دینی باید آیهی شریفه و آییننامهی «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» را که به توان جنگی محدود نیست، نصب عین خود قرار دهند و با پرهیز از هر گونه التقاط و اختلاط حلال و حرام، مرزهای کامیابی را در چارچوب شریعت و متناسب با عصر حاضر، تنوع بخشند و به گفتهخوانان خویش بشناسانند و زمینههای استفاده از آن را برای مردم فراهم آورند. متولیان امور دینی باید به تبع شریعت قدسی اسلام که ادعای خاتمیت و زندگی برتر و بهتر را دارد، بهترین نوع زندگی اجتماعی را برای مردم ترسیم نمایند. آنان لازم است موسیقی را تعریف نموده و اگر برای آن، نمونههای مجازی میشناسند، آن را به جهانیان عرضه کنند.
امروزه، دنیای غرب بسیاری از گوشهها و راستههای موسیقی را به نام خود به جوانان جامعه تحمیل میکند؛ در حالی که از موجودی غنی ایرانیان غفلت شده است. روزی برخی فقیهان، پوشیدن لباس سربازی بر تن عالمان را مذموم میشمردند، ولی امروزه تقدس یافته است و عالمان بسیاری با لباس سربازی به جبهههای دفاع مقدس رفتند. کنسرتهای دینی نیز بر همین سلیقه است. میشود کنسرتهای ولایی داشت و مردم بسیاری را به سوی دین دعوت نمود. میشود شعر آیینی را در یکی از دستگاههای موسیقی ارائه داد. میتوان با نام موسیقی دینی و آهنگ ولایی، آیین تشیع را بر تمام سیستمهای موسیقی موجود در جهان غلبه داد، بدون آن که با مبانی و بررسیهای فقهی مخالفتی داشته باشد.
حوزهها مسئولیتی بس عظیم دارند و حیطهی کاری آنان نه تنها ایران، بلکه جهان میباشد. اگر ما نتوانیم اهرمهای مثبت را رواج بدهیم، استکبار جهانی ملت ما را با همهی فرهنگ پربار و سابقهداری که دارد به سوی خود میکشاند.
به هر روی، سخن ما این است که باید نغمهی داود و جمال یوسف و شب شور و شعر الگودهی شود تا دین برای جامعهی جوان و عموم مردم به عنوان عامل خمودی، سستی و تنگنظری شناخته نشود. امروزه برخی خود را به آن سوی مرزها میرسانند تا قدری خوش باشند و چون دین به دور از پیرایهها برای آنان بیان نشده است، دین را در داخل کشور سبب ناخوشی خود میدانند، در حالی که دینی که از پیرایه دور باشد، نشاط و شادمانی را توصیه میکند.
دینداری در عصر حاضر اگر با چالش میداندار نبودن نظریه پرداز حکیم و توانمند روبهرو گردد و به فقدان حکمت نظری و ضعف اندیشاری مبتلا شود، افراد چیستی و چگونگی دین را در نمییابند و دلزدگی و یأس از دین یا دینمداران را احساس مینمایند. دین و ایمان در عصر حاضر نیازمند عقلانیت است و عقلانیت دینی نیازمند شکوفایی و بازپروری توسط لیدری ماهر و حکیمی توانمند و فقیهی آگاه به مقتضیات زمان و مکان است.
فتوا و حکم فقهی نمیتواند برکنار از مقتضیات زمان و مکان و شناخت موضوعات ـ بهویژه موضوعاتی که تحویل پذیرفته است ـ باشد. مردم دیندار جامعهی ایران، هماکنون تشنهی معرفت و عقلانیت در همهی زمینهها ـ بهویژه در زمینهی کامیابی و لذایذ نفسانی ـ هستند و آنان که سیاست بیدینی یا جدایی دین از سیاست را دنبال مینمایند، در پی سرایت افکار خود در دل و جان مردم با استفاده از وسایل طربآور و بهجتآفرین در همهی شکلهای گوناگونی که دارد ـ از موسیقی غنایی گرفته تا تبلیغ جاذبههای مجازی جنسی و قرصهای روان گردان و برپایی پارتیهای سیستماتیک ـ هستند و خشکسالی اینجا زمینه را برای جذب این آبهای گندیده فراهم آورده است.
باید در برابر تزها و ایدههای حقستیز دنیا، آنتیتز و ایدهای جدید، اما دینپسند و سازگار با فرهنگ شیعی، داشت و از این طریق، با مستکبران معنویتستیز به رقابت برخاست تا بتوان ادارهی دنیایی با چند میلیارد جمعیت را به دست گرفت. با توجه به مقتضای آموزهی: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، آمادگی تنها به ادوات نظامی خلاصه نمیشود و همهی امور ـ از جمله مسائل مربوط به کامیابی نفسانی ـ را شامل میشود. امروزه جامعهی مسلمین بهویژه جوانان، از عدم کامیابی رنج میبرند، بلکه نمیدانند کامیابی چگونه است. استعمار با استفاده از همین امر، بر آن است تا جوانان مسلمان را به خود جذب کند و آنان را به ذلت بکشاند. روشهای کامیابی باید هماهنگ با مذاق دین که صفای نفسانی و سلامت جسمی را همراه دارد و نیز شراب طهور که نه تنها خماری و بیماری نمیآورد، بلکه جسم را جوانتر و روح را بانشاطتر میسازد و غنایی که روان را به سوی معنویت و عالم ملکوت سوق میدهد، تعریف گردد. آن که شراب خمور میخورد، هیچ گاه از نوشیدنی طهور رویگردان نیست؛ نوشیدنیهای پاکی که او را بدون آن که خراب کند، شاد سازد؛ زیرا او شراب میخورد تا شاداب شود. شیطان، ساخت شراب خراب را آموزش داد تا بندگان را خراب و فاسد کند، وگرنه او میتوانست نوشیدنی طهور نیز درست کند. قرآن کریم از «شراب طهور» سخن گفته است: «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابا طَهُورا» و بندگان، آن را به بهشت حواله میدهند، در حالی که ما میگوییم از نظر عقلی، آنچه امکان خلق، ظهور و پدیداری دارد، در هر مقامی و در هر دنیایی قابل دستیابی است و مراتب خلقت و پدیدهها، مانع از پدیداری آن در مرتبهای دیگر نمیباشد. به عبارت دیگر، در هر مرتبهای میتوان پدیدههای هر مرتبهی دیگر را پدید آورد و آن مرتبه را تنزل بخشید یا آن را به مرتبهی بالاتری ارتقا داد. در قرآن کریم، طرح «شراب طهور» آمده است.
نیازمندی دین به نظریهپرداز
دین در هر دورهای به نظریهپرداز نیاز دارد. نظریه پردازی که مذاق دین را به دست آورده باشد و بر آن باشد تا در مبارزه با جهانخواران ـ که از اهرم لذایذ نفسانی برای تسخیر ذهن و اندیشهی جوانان و مردم استفاده میبرند ـ بهترین لذایذ حلال را شناسایی و در مدلهای متنوع مُجاز، طراحی نماید و آن را در برابر دادههای دنیای استکبار و کفر، به مردم بشناساند. دنیای کفر با تمام توان خود، حرامهای دینی را گسترش میدهند و به هرچه دنیای معنوی است، دهنکجی میکنند و آن را به چالش میکشانند. این نظریه پرداز باید مهندسی فرهنگ دینی را ترسیم نماید و روشهای توسعهی دین را شناسایی کند و از انواع آن بهره ببرد و دنیای استکبار را ـ که اهرم لذایذ حرام در دست دارد ـ با حظوظ نفسانی حلال، به چالش بکشاند. این امر، تنها با مدیریت ایدئولوگ توانمند قابل پیگیری است.