ظهور اسلام و لزوم برخورد شدید با موسیقی باطلگستر
ظهور اسلام در زمانی بود که عرب جاهلی شراب، قمار، رقص و موسیقی را با هم داشت و این امور نماد فرهنگ اعراب به شمار میرفت. اسلام برای مبارزه با این چند امر که در هم پیچیده شده بود و همه جا با هم عرضه میشد و نمیشد آن را از هم جدا نمود و به ویژه در مبارزه با فرهنگ استفاده از شراب که مشی آرامی اتخاذ شده بود و به مرور زمان با این فرهنگ مقابله شد، اقتضا داشت که از همهی این امور نهی گردد و در آن زمانها نیز استفادهی حلالی برای غنا و موسیقی دیده نمیشد و مزماری دور از گناه نواخته نمیشد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هرچند مدت ده سال حاکمیت در مدینه را بر عهده داشتند، اما در غربت و جنگ به سر میبردند و چیرگی وضعیت جنگی بر مدینه و شهادت بسیاری از یاران ایشان که از خواص یاوران حضرت به شمار میرفتند، زمینهای برای پرداختن به غنا و موسیقی حلال را باقی نمیگذارد و تنها موسیقی حماسی بود که در آن زمانها توانست خود را نشان دهد و به نفع دین از آن بهره برده شود.
مبارزه با قمار، شراب و امور همراه آن مانند غنا و موسیقی، اقتضای آن را داشت که با تمام قوت با این فرهنگ فاسد مقابله شود. نفوذ شدید این مفاسد در روحیهی اعراب به گونهای بود که نمیشد حتی از مورد حلال آن سخن گفت؛ چرا که سخن گفتن از موارد حلال آن، آنان را چهار نعل به سوی موارد حرام آن سوق میداد. توجه به زمان، موقعیت و خصوصیات در زمان صدور حکم و اجرای آن، نقش بسزایی در شناخت چگونگی آن حکم دارد که نباید از آن غفلت داشت.
حکم شناسی موسیقی
موسیقیهای حرام
در بحث خارج فقه غنا و موسیقی ثابت نمودهایم موسیقی به خودی خود مُجاز است و اگر با برخی گناهان همراه شود، تولید و استماع آن، حرام میگردد. این گناهان عبارت است از: باور به دستگاه حاکم جور و تبلیغ آن، احیای نمادهای باطل و سبکهای افراد منتسب به دستگاه طاغوت، اشاعهی فحشا، ترویج خشونت، افراط در موسیقی لهوی و نبود تناسبهای عمده. هر یک از این عناوینِ حرمتآور، در ادامه توضیح داده میشود.
باور به دستگاه حاکم جور
اگر غنا و موسیقی «صدای جبههی باطل» گردد و در خدمت دولت ظلم و طاغوت باشد، هر گونه تولید صوت موسیقایی و استفاده از آن، حرام میباشد. مراد ما از «باطل» در اینجا هر چیزی است که انسداد کلمهی توحید، اندراس دین، فساد و فحشا، ترویج ظلم یا خشونت و حرامهای الهی را در پی داشته باشد. بالاترین مصداق باطل «اعتقاد به دولت جور» و ترویج اهداف آن و خدمت به چنین حاکمیتی میباشد.
بسیاری از شؤون زندگی میتواند در خدمت جبههی حق قرار گیرد؛ چنانکه مهارت تیراندازی ارتباط مستقیم با مبارزهی جهادی (جهاد اصغر) در میدان حق دارد و البته میدان جهاد اکبر در حمایت حق و مبارزه و رویارویی با باطل و مخالفان صاحب ولایت، بسیار گسترده است. یکی از ابزار بسیار کارآمد برای همراه ساختن تودهها با جبههی حق یا باطل، غنا و موسیقی و تهییج احساسات افراد جامعه است.
نماز؛ پرواز و بر شدن مؤمن
در روایت است: «الصلاة معراج المؤمن». نماز مقدار و میزان پرواز مؤمن را به او مى دهد، نه این که نماز سکوى پرواز باشد، بلکه نماز خود پرواز است. اگر کسى در نماز به دنبال گمشده ى خود مى گردد یا دنبال طمعى بود، در همان مقدار محدودى که مى اندیشد پرواز مى کند؛ همان طور که پرندگان هر کدام محدوده ى پروازى خاصى دارند. برخى در اوج و عده اى پایین تر پرواز مى کنند. انسان در نماز به انواع گوناگون پرواز مى کند و اوج هاى گوناگونى مى یابد. چگونه مى توان اوج ها را تغییر داد و برد پروازى را بیش تر نمود؟ باید دید نمازگزار در نماز در سطح زمین پرواز مى کند یا در اوج آسمان. اگر کسى در نماز خود پى کتاب و درس است یا اگر زنى دنبال آشپزى است یا اگر خیاط دنبال نخ و سوزن است یا اگر بنّا به ماله و تیشه ى خود مى اندیشد، محدوده ى پروازى آنان همین مقدار است و چنان چه کسى در نماز از همه ى این امور فارغ است و دنبال چیزى بالاتر از آن مى گردد، یا وى تنها از امور آسمانى سخن مى گوید و معنایى از وراى سخنان خود نمى داند تا آن را دنبال کند و محدوده ى بالاتر را نمى شناسد و تصویرى از آن ندارد، در این صورت از جاهلان طریق است؛ ولى اگر از کسانى است که هم مى داند و هم دانسته هاى او سو سو مى زند، چنان چه آن را دنبال کند به نتیجه مى رسد.
چشمه چشمه زندگی
۸۹۱
ژرفاى بندگى
گروهی خود در غیب بوده و غایب از هر شاهدی هستند. آنان که غیب مشهودشان نمیشود باور درستی از غیب ندارند و اساس اعتقاد آنان به غیب از مرز سخن و ذهن نمیگذرد. گروهی قیامت را به سخن میپذیرند و گروهی به جن یا امور معنوی قرآن کریم اهمیت نمیدهند. بعضی سرمایهداری را ترویج میدهند و برخی با آن مخالفت میورزند. عدهای اهل سیاست میشوند و گروهی یا از سیاست دوری میکنند و یا از سیاست بیزار و دلآزرده میشوند. چنانچه احکام الهی و آموزههای قرآن کریم تبیین شود بسیاری از افراد، حتی دینمداران از آن فرار میکنند و حاضر به تسلیم در برابر آن نیستند. امروزه تنها به سخن و بحثی صوری از دین و قرآن کریم بسنده میشود. با آنکه دانشهای بشری در حال پیشرفت است اما قرآن کریم و آموزههای دینی چنان ژرفایی دارد که تسلیم نشدن در برابر آن تا دامنهی ظهور ادامه دارد. اعتقاد کامل به دین و باور به تمامی احکام الهی چندان آسان نیست و از هر کسی نیز بر نمیآید.