کار مونتاژ با کار تولیدی و نو متفاوت است. مصرف نمودن عافیتطلبی است و تولید با کوشش و رنج همراه است و از این رو کارهای مصرفی خواهان زیادی دارد تا کارهای تولیدی.ویژگی جامعهٔ فسیل شده مصرفی بودن آن و ممیزی جامعهٔ پیشرفته تولیدی بودن است.
با حفظ این مقدمه، نگاهی به حوزههای علمی کشور میاندازیم تا نوع کار آنان مشخص گردد. آیا حوزهٔ ما حوزهای مصرفی است یا حوزهای تولیدی که در آن علم تولید میشود و تحقیق تازه را ارج مینهد. نوشتن کتاب یا مقاله حتی برای روزنامه چندان آسان و راحت نیست ولی خواندن روزنامه آسان است. تا فردی قلم به دست نگیرد قدر زحمت صاحب قلم رانمیداند. گاه برخی از نویسندگان بارها نوشتههای خود راپاکنویس میکنند تا خواننده هرچه راحتتر و بیشتر به مقصود وی نزدیک شود و سعیمیکند تا دید و افقی تازه از بحث را برای او بگشاید و مخاطب و گفتهخوان را با خود همراه سازد.
هر اندازه که کارهای تولیدی جامعه بیشتر باشد، مشکلات آن افزونتر میگردد اما جامعهٔ عاری از تولید که مصرفی است کمتر دارای درد میگردد و این اصل در همهٔ رشتههای کاری صدق میکند و زمینههای متفاوت اقتصادی، صنعتی و تحقیقات و کاوشهای علمی را در بر میگیرد. جامعهٔ مصرفی بیدرد است و مشکلی را احساس نمیکند و به ظاهر مشکل حادی ندارد اما بزرگترین بیماری آن این است که درد ندارد. جامعهای که بیدرد است در پی درمان نمیرود و این بیماری که نشانههای آشکاری دارد روزی به طور جدی آن جامعه را از پای در میآورد.