دوشنبه, ۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۳ ق.ظ
بلقیس در ساحت حرم سلیمان
در قرآن کریم آمده است:
«و جویای پرندگان شد و گفت: مرا چه شده است که هدهد را نمیبینم یا شاید از غایبان است. به قطع، او را به عذابی سخت عذاب میکنم یا سرش را میبرُم؛ مگر آن که دلیلی روشن برای من بیاورد. پس دیری نپایید که آمد و گفت: از چیزی آگاهی یافتم که از آن آگاهی نیافتهای و برای تو از سبا گزارشی درست آوردهام. من زنی را یافتم که بر آنها سلطنت میکرد و از هر چیزی به او داده شده بود و تختی بزرگ داشت. او و قومش را چنین یافتم که به جای خدا به خورشید سجده میکنند و شیطان اعمالشان را برایشان آراسته و آنان را از راه بازداشته بود؛ در نتیجه راه نیافته بودند.
شیطان چنین کرده بود تا برای خدایی که نهان را در آسمانها و زمین بیرون میآورد و آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار مینمایید میداند، سجده نکنند؛ خدای یکتا که هیچ خدایی جز او نیست، پروردگار عرش بزرگ است. گفت: خواهیم دید آیا راست گفتهای یا از دروغگویان بودهای؟! این نامه مرا ببر و به سوی آنها بیفکن، آنگاه از ایشان روی برتاب، پس ببین چه پاسخ میدهند.
گفت: ای سران، نامهای ارجمند برای من آمده است: که از طرف سلیمان است و اوست به نام خداوند رحمتگر مهربان. بر من بزرگی مکنید و مرا از در اطاعت درآیید.
گفت ای سران، در کارم به من نظر دهید که بیحضور شما کاری را فیصله ندادهام. گفتند: ما سخت نیرومند و دلاوریم، اختیار کار با توست، بنگر چه دستور میدهی؟
گفت: پادشاهان چون به شهری درآیند، آن را تباه و عزیزانش را خوار میگردانند و اینگونه میکنند. من ارمغانی به سویشان میفرستم و مینگرم که فرستادگان با چه چیز بازمیگردند.
و چون نزد سلیمان آمد، (سلیمان) گفت: آیا مرا به مالی کمک میدهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده است، بلکه شما به ارمغان خود شادمانی مینمایید. بهسوی آنان بازگرد که بهقطع سپاهیانی بر ایشان میآوریم که در برابر آنها تاب ایستادگی نداشته باشند و از آن سرزمین، به خواری و زبونی بیرونشان میکنیم.
گفت: ای سران، کدام یک از شما تخت او را پیش از آنکه مطیعانه نزد من آیند، برای من میآورد؟ عفریتی از جن گفت: من آن را پیش از آنکه از مجلس خود برخیزی، برای تو میآورم و بر این، سخت توانا و مورد اعتمادم.
|
|
۰
۰
۹۴/۰۶/۰۲
صراط مستقیم