زن الهه زیبایی ومظلومیت15
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ
در این ماجرا، زلیخا که خود ماه پارهای بوده است چنان به عشق گرفتار میآید که دل را از دست میدهد و خود را مفتون و اسیر یوسف میبیند و بیتوجه بر تمامی عناوین جنسی، فردی، موقعیتی، اجتماعی، سرگشته و واله میگردد و چنان در فراق میسوزد که دود شوق و خیال وصل و درد عشق وی همه عناوین وی را چون خود وی به باد میدهد و خویش را تنها در همسویی با وصال یوسف قرار میدهد و بس و در این راه از عقل، عرف، منش و میزان دور میشود و تنها خود را در گرو یوسف میبیند.
سخنانی که قرآن کریم از زنان، عزیز و ملک، زندانیها و برادران و شخص جناب یوسف و دیگر شخصیتهای این ماجرا نقل میکند، هر یک به نوعی شور و شوق و عشق را حکایت میکند؛ هرچند هر یک حد و کیفیتی خاص دارد و بسیاری، هوای دل خود را در سر میپرورانیدند و سر بر غیر از هوای دل خود نداشتند.
این شور و حزن و سوز و عشق است که جان آدمی را صیقل میدهد و کیمیای سعادت را در دل آدمی در پوششی از حکمت، عرفان، معرفت، حقیقت و حقیابی قرار میدهد و تنها دارویی که میتواند در تمامی این مسیر و در همه این سیر و سلوک یار مشتاق باشد، همان گریه است و گریه، اشک است و آه و سوزِ آه است و درد. این سوز و آه است که همیشه با هم همراه و راهی میگردد و اشک را جاری میسازد و از پهنای دل آدمی دُرّ و یاقوت سرازیر میسازد.
دل عاشق کاسه چشمش میباشد و کاسه چشم تنها ظهور دل عاشق است و این دل و چشم است که از ترکیب اشک و خون و سوز و آه، آب حیات میسازد و کوره وجود آدمی را حرارت میبخشد و تمام ناخالصی دل را پاک میگرداند و عاشق را در مقابل معشوق چنان فانی میسازد که سر بر خاک تذلل میسپارد و بس.
قرآن کریم در ادامه می فرماید:
«فَلَمَّا رَاَی قَمِیصَهُ قُدَّ مِنْ دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِنْ کیدِکنَّ إِنَّ کیدَکنَّ عَظِیمٌ».
ـ پس چون شوهرش دید پیراهن او از پشت چاک خورده است گفت: بیشک این از نیرنگ شما زنان است که نیرنگ شما بزرگ است.
بیان: این آیه نحوه مواجهه شوهر زلیخا را با او بیان میدارد. عزیز مصر دید وقتی یوسف را با پیراهن از پشت پاره شده دید، واقعیت ماجرا را دریافت ولی با زلیخا برخورد تندی نداشت و تنها به او گفت: «إِنَّهُ مِنْ کیدِکنَّ»؛ این از حیلههای شما زنهاست و حتی زلیخا را به صورت مستقیم خطاب قرار نداد و نگفت: این از کارهای توست.
موا
۹۴/۰۵/۳۱