زن الهه زیبایی ومظلومیت11
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۴۶ ب.ظ
بهطور کلی، ظهور و بروز پدیدهها یا جمالی است و یا جلالی و شمول این معنا را بر تمام موجودات از سنگ، گل و خشت تا گُل، گیاه، حیوان، انسان و فرشته میتوان جریان داد؛ گرچه انسان و در راس آن اولیای خدا و انسان کامل، مقام جمعی جمال و جلال را دارند و جناب یوسف نیز از حد بالای این دو عنوان برخوردار بوده است، همانطور که پروردگار منان در ابتدای همین سوره بر این امر اشاره میفرماید: «وکذلک یجتبیک ربُّک، ویعلّمک من تاویل الاحادیث، ویتمَّ نعمته علیک»(1)؛ این تعبیر خواب توست که خدا تو را برگزیند و علم تعبیر خواب بیاموزد و نعمت و لطفش را در حق تو تمام نماید.
خداوند منان یوسف را برمیگزیند و نعمتش را بر آن حضرت با آموزش علم تعبیر به وی تمام مینماید و میفرماید: زمانی که حقیقت و معنای تاویل و یافت خوابها به ایشان عنایت شد، خداوند تمامیت نعمت را به او عطا نمود.
«ورادوته التی هو فی بیتها»(2)؛ و آن زن که در اندرونی وی بود، آهنگ ارتباط با یوسف را داشت.
زلیخا با آن که گرفتار یوسف شد و در این راه به معصیت افتاد، نمیتوان گفت وی زنی بدسیرت و فاسد بوده؛ بلکه تمامی این گرفتاریها برآمده از برخوردهای نزدیک میان یوسف و زلیخا و لازمه آن است، مگر آن که زنی باشد که با تقوای بسیار بالا در مقابل زیبایی یوسف دوام آورد و خود را گرفتار انحراف نسازد؛ ولی این تنها یک فرض است و وقوع آن فراوان نیست، چنان که زنهای دیگر نیز با دیدن یوسف به بدتر از آن گرفتار شدند و کارد در دستشان تفاوتی میان انگشتان زیبا و میوه نمیگذاشت و تنها میبرید.
زیبایی و جمال زلیخا حکایت از ضمیر صاف و باطن پرشور و شوق وی میکند و این چشمان زیبای زلیخا بود که وقتی بر یوسف پری روی افتاد، زیبایی خود و زیبایی او را با هم در یوسف دید و حب ذاتی به خود و عشق به یوسف یکجا در دل زلیخا قرار گرفت و زلیخا خود را از دسترفته دید و آن زیبای مغرور بدون هر غروری در زیبایی یوسف پروانهوار به حیرت افتاد و برای رهایی از آن راهی جز کامگیری ندید که این تصمیم، گناه و خطای زلیخا بود.
ا
۹۴/۰۵/۳۱