زن الهه زیبایی ومظلومیت3
« وَاسْتَبَقَا الْبَابَ»؛ یوسف با آزادمنشی تمام، همه چیز را تحمل میکرد و تن به تن، در مقابل زلیخا میایستاد؛ اما چون زلیخا بر آن بود تا خویش را در تالار آینه به صورت کامل برهنه سازد، نگاه به هرجای آن اتاق، نگاه به حرام و بدن عریان زلیخا بود؛ از این رو، حضرت تلاش کرد خود را از آن تالار بیرون بکشد؛ اما فرار نکرد، بلکه خود را به بیرون از اتاق و تالار آیینهای رساند. بیرون رفتن از آن اتاق، مانند بلند شدن از مجلس شراب بود. اگر کسی در مجلس شراب بنشیند، مرتکب حرام شده است؛ بنابراین باید برخیزد و از آنجا برود. حضرت یوسف نیز تا جایی که کار بحرانی نشده بود، معاذاللّه گفت؛ ولی وقتی دید زلیخا بر آن است تا خود را عریان سازد، وظیفه خود را در ترک آن خانه آیینهای دید.
در این هنگام که جناب یوسف علیهالسلام تلاش میکرد خود را از آن تالار بیرون ببرد، زلیخا او را دنبال نمود و پیراهن او را از پشت گرفت؛ بهطوری که لباس حضرت دریده شد و ناگاه، عزیز مصر ـ که کنار در بود ـ آن دو را دید و زلیخا که به مقصود خویش نرسیده بود و آبروی خود را نزد شوهر در خطر میدید، به یوسف علیهالسلام تهمت زد و برای او حکم صادر کرد.
پیش از این نیز گفتیم که همه و بهویژه زنان، باید از حضرت یوسف علیهالسلام الگو بگیرند و چون فضای معصیت برای آنان پیش آمد، «معاذ اللّه» گویند و از باطل تمکین نکنند، بلکه باید بتوانند از خود دفاع نمایند. باید به زن، بالا بردن توان و مهارتهای دفاعی را آموزش داد تا بهراحتی تن به معصیت ندهد. در این حکایت، حضرت یوسف علیهالسلام با منتهای آزادمنشی، نهایت تقوا را از خود آشکار میسازد و معاذ اللّه میگوید، و شتابان بر آن است تا از اتاق بیرون رود و در مقابل معصیت و گناه، از خود قدرت دفاع داشته باشد، نه اینکه تسلیم و سرسپرده گردد؛ چنانچه این معنا، در آیه یاد شده دیده میشود.
فراز « وَقَدَّتْ قَمِیصَهُ مِنْ دُبُرٍ» میگوید میان یوسف و زلیخا درگیری پیش آمده است و آنان با هم گلاویز شده بودند. اما نکتهای که از آن یاد نکردیم، این است که حضرت یوسف علیهالسلام پیش از این ماجراها، صحنه را خالی نکرد؛ چرا که وی بنده و غلام زلیخا و عزیز مصر بود و تا زمانی که اطاعت از او به گناه نینجامد، بر وی واجب است از آنان اطاعتپذیری داشته باشد؛ اما چون مولا امر به انجام گناه نماید، باید گفت: «لا طاعه لمخلوق فی معصیه الخالق»(1). این رفتار حضرت یوسف علیهالسلام وظیفهشناسی ایشان را میرساند.