در سورهى حمد نیز هم نزول سورهى حمد به صورت انشایى است و خداوند آن را از ذات خود انشا مىکند و هم پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله آن را به صورت انشایى اخذ مى کند و هم جبرییل که فرشتهى وحى است آن را به صورت انشایى به ناسوت مى آورد. این سوره که هم حکمت نظرى را دارد و هم عملى را، خود در صورتى عملى محکم مى باشد که انشایى گردد و هرچه به انشا نرسد، از حکمت عارى است.
شایان ذکر است در تمامى قرآن کریم تنها دو موضع است که قصد انشاى آن بسیار سخت است: یکى «إِیَّاکَ» در سورهى حمد: «إِیَّاکَ نَعْبُدُوَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ»و دیگرى «هُو» در سورهى توحید: «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ». تمامى سورهى حمد در این «هُو» است. از این رو بسیار ثقل و سنگینى دارد و کمرشکن است؛ برخلاف «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» که به لحاظ کثرتى که در آن است و صفت فعلى آن، ثقل سورهى توحید را ندارد. سورهى توحید شناسنامهى حق تعالى است و مرتبهى وحدت است، ولى سورهى حمد داراى کثرت است. مداومت بر سورهى توحید ممکن است سبب فقر شود، ولى مداومت بر سورهى حمد فقرآور نیست و مشکلات بسیارى را نیز دفع مىکند. سورهى توحید تنها در ترکیب چهار قل است که همانند گروه ضربت عمل مى کند وگرنه استفادهى آن به تنهایى براى کسى که بخواهد آن را به قصد انشا آورد کمرشکن است. سورهى توحید صرف گزارشى از حق تعالى است و شناسنامهى خداوند است، ولى سورهى حمد تمام عملیاتى است و عبادت را به صورت اطلاقى و تکوینى مى آورد که توضیح آن را در تفسیر کریمهى: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» خواهیم آورد.