توجه به جزییات
توجه به جزییات
انسان شناختهای کلی خود را از محسوسات، مخیلات و توهمات انتزاع میکند و ادراکات کلی وی حاصل انتزاع ادراکات جزیی اوست و از همین رو گفتهاند: «من فقد حسا فقد فقد علما». حصول ادراک کلی پیآمد ادراک جزیی میباشد. کودک در اوان چشم باز کردن به دنیا شاید هیچ ادراک کلی نداشته باشد و برای نمونه، ادراکات او عبارت است از: چهره و پستان مادر، شیر و شیرینی آن، دامان مادر، بوسهٔ مادر و نهایت پدر و نزدیکان، وسایل بازی. همانطور که ملاحظه میشود همهٔ این نمونهها جزیی است که کودک آن را دریافته است و برای آموزشهای بعدی او بهترین راه آن است که از همین ادرکات جزیی او که به صورت کامل با آنآشناست کمک بگیریم.
کسی که تاکنون چیزی را مورد تحقیق قرار نداده و بر آن نیندیشیده و از خود مخالفت و انتقادی نداشته مانند کودکی است که هرچند اطلاعاتی داشته باشد، باید او را با همان اطلاعات موجود وی آموزش داد.غرض این است که باید مسایل به طور جزیی مطرح شود و در اختیار محققان قرار گیرد؛ یعنی مسأله باید دقیق و معلوم باشد و محقق باید بهخوبی بداند چه میخواهد بکند و مشکل چیست و در مورد کدام مسأله میخواهد بیندیشد و بر آن است تا کدام مشکل را حل نماید و پاسخگوی آن باشد.
یکی از مسایل مورد نیاز جامعه و بهویژه حوزههای علمی، مولد نبودن آن است و باید آن را مسألهای برای تحقیق قرار داد و به چارهجویی برای آن پرداخت.