عادت به انتقاد
مسألهٔ دیگری که در راه تقویت فکر بهخوبی ما را یاری میدهد عادت به انتقاد پس از تحلیل آن است. باید عادت ما چنین باشد که هر سخنی را که میشنویم تحلیل کنیم و سپس آن را مورد انتقاد قرار تا بتوانیم به تولید فکر رو آوریم.
تولید فکر سه منشأ دارد که با تحلیل، نقد و نظر و ایراد و اشکال رشد مییابد و بارور میشود و آن که بی نظر و انتقادی از کنار سخنان میگذرد هیچ گاه دست به تحلیل نمیزند. تحلیل زمینهٔ نقد و انتقاد است و نقد بدون تحلیل ارزش علمی ندارد. کسی که به هیچ سخنی اشکال نمیکند آن را تحلیل نمینماید و کسی که با تحلیل آشنا نیست، فکر باروری ندارد.
باید توان نقد را در محققان بالا برد تا آنان بتوانند ابعاد مختلف یک مسأله و پیشزمینههای متفاوت آن را بررسی کنند و چون نقد احتیاج به تحلیل پیدا میکند فکر ناچار است میان معلومات برای یافتن پاسخ مجهولات در حرکت باشد و در نتیجه رشد یابد و از این روست که یکی از بهترین شیوهها در تقویت فکر، بالا بردن قوهٔ ایراد اشکال و نقد میباشد.
خوب است ذهن را از همان ابتدای بلوغ فکری به ایراد اشکال عادت دهیم و از کنار هیچسخنی بهراحتی نگذریم و هر سخنی را؛ هرچه باشد و از هر که باشد، مورد نقد و بازبینی قرار دهیم. البته، سخن معصوم چون مورد وثوق است نقد ندارد ولی نیازمند بازیابیهای ظریفی است که برای رسیدن به این مقصود باید تحلیل شود و تا حق سخن بر ما آشکار نشده است، آن را رها نکنیم و از آن نگذریم.