تاسف واندوهی بجا3
امروز، پدر روحانی او هرچه همسویی بیشتر با دنیا داشته باشد، آمال و آرزوهای مادی فرزند بیشتر میگردد تا جایی که ممکن است فرزندانعالم وارستهای از بدترین افراد جامعهای عقب مانده باشند و آب بر دست افراد ناسالم آن بریزند.
فرزندی که رنج پدر را ندیده و فقر و سختیهای پدر را نمیشناسد، هنگامی که چشم میگشاید، پدر را در دنیایی بس مرفه و آسوده مییابد و او نیز همدوش و بلکه پیشتاز ناز و نعمتهای دنیای پدر میگردد و از آن بهرهمند میشود تا بزرگ شود و خود را به کنارهٔ دیگری از زندگی برساند. اینگونه فرزندان؛ خواه خوب باشند یا بد، نجیب باشند یا نانجیب، مثل پدر نمیشوند و این امر اثر قهری این دو نوع زندگی با تفاوت ماهوی آن است.نتیجهٔ زندگی مرد دهقان و زحمتکش شهری یا روستایی این است که فرزند خود را از لابهلای رنج و درد به اجتهاد میرساند؛ ولی نتیجهٔ زندگی چنین مجتهد عافیتطلبی این است که فرزند خود را از خانوادهٔ علم و اجتهاد خارج میکند.زندگی پر درد و سخت همراه با زحمت، مرد تلاش، کار، علم و عمل میآفریند و زندگی مرفه و آسودهٔ پدر، فرزند را خوشخوراک، بیدرد و عافیتطلب به بار میآورد.