تفاوت تاویل و تعبیر
تفاوت تاویل و تعبیر
تفاوت تاویل با تعبیر، همانند تفاوت میان رؤیت و رؤیاست.
همانطور که رؤیت نسبت به مشاهده در بیداری استعمال میشود، رؤیا نیز همان رؤیت در خواب را میگویند.
تاویل همانند تعبیر، کوششی در جهت یافت باطن امور و اشیا میباشد؛ همانطور که چنین کوششی را در جهت رویا، تعبیر مینامند، با این تفاوت که یافت باطن و وصول به حقیقت و واقعیت رویا را میتوان در واژه تاویل بهکار برد؛ ولی رویت به جای رویا استعمال ندارد و تعبیر را در اصطلاح خاص، تاویل نمیگویند.
تاویل نسبت به تعبیر به مراتب دارای اهمیت بیشتری است و توان و قدرت بیشتری را به دارنده آن میدهد.
تاویل، شعور باطن را به کار میگیرد و عقل و اندیشه انسان را به فعالیت وا میدارد و وی را با حقایقی آشنا میسازد که قابل مقایسه با امور صوری و ظاهری نیست.
تاویل، ریشه در عمق معرفت آدمی دارد و شعور باطن چنین معنایی را ایجاب مینماید و قدرت معنوی انسان را در این مسیر قرار میدهد.
تاویل امری است روشن و شناخته شده و ریشه در حقیقت انسان دارد و از صفات کمال و سرمایههای ملموس آدمی میباشد.
تاویل حقیقتی عینی و شانی از شوون انسانی است که در صورت بروز و فعلیت، آدمی را در رویتی برتر از ظواهر و محسوسات قرار میدهد.
این علم، گذشته از ارزش و موقعیت والای آن، از ظرافت خاصی برخوردار است و کمتر کسی میتواند خود را به عمق آن برساند و صاحب تاویل و واجد قدرت یافت و کشف باطن گردد.
صاحب تاویل دارای صفات کمالی است و از اراده و توجه خاصی برخوردار است که تنها در خور اولیای الهی میباشد؛ اگرچه هر فردی به فراخور درک و شعور باطنی خود میتواند حکایتی از وقایع داشته باشد و میشود که حکایت وی دور از واقع نباشد.
آنان که صاحب تاویل هستند دارای حکم نیز میباشند و حاکمیت فراوانی نسبت به موجودات دارند و از قدرت نفوذ در باطن اشیا برخوردارند و صاحب دیدهای برای رویت باطن موجودات میباشند که این دید غیر از دیدن ظاهری است و این دیده نه بر سر؛ بلکه بر دل انسان کامل و وارسته است.
دانش تاویل دارای منابع فراوانی است و مهمترین منبع شناخت آن قرآن کریم است که در این مقام به خلاصهای از آن اشاره میگردد.