سیر سرخ(شهددل)4
تغذیهى سالک امرى مهم است و نان خشک در برابر نانهاى خمیرى امروز سلامت دارد. نانهاى نامرغوب امروزى خواب را فراوان مىکند و سبب اضافه وزن مىشود. نان خمیر کندى در فهم مىآورد.
مداومت بر شهادت سیرى مىآورد. شهادت قوت است و هر شهود و شهادتى نیز مزه اى دارد؛ همانطور که به صورت کلى، شهادت لسانى حرمت نفس، مال و ناموس را در پى دارد و شهادت ایمانى ادراکى ولایتزاست و شهادت قلبى تحقق ولایت و شهود است و رؤیت بارقه اى، وقار و سکینه را موجب مىشود. شهادت حق تعالى بر خود نیز شهدِ حق تعالى است.
باید در «کمین» نشست تا این حقایق ربانى و ربوبى به دست آید و ودایع و اسرار در وجود ما نهاده شود و اسرار حق، اسرار اوصاف و اسماى او و اسرار خلق و پدیده ها در ما رخ بنماید. باید به کمین نشست تا شهادت مورچه یا جوجه یا سنگ و در و دیوار درک گردد و تا کسى آن را نشنود و رؤیت ننماید به درک آن نمى رسد. شهادت هر پدیده اى شنیدنى است و هر شهادت مزهاى خاص دارد. باید کمین کرد و به استماع شهادت نایل آمد. آیا مىشود کمین نمود و شهادت حق تعالى بر خود را یافت و نیز شهادت ذاتى، جمعى، قربى و عینى: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ» را به صورت بسیط و یک حقیقت ذوق کرد؛ همانطور که تمامى شهادتهایى
که در روایات و به ویژه در زیارتنامه هاست و نیز شهادتهاى اذان، اقامه و نماز از شهود، رؤیت، تشخُّص و عینیت حکایت دارد. کسى که در رؤیت خود کمین مىکند توحید فعلى، صفاتى و ذاتى را یکى پس از دیگرى مىیابد. سه مرتبه توحید در شعار «وحده وحده وحده» به زیبایى آمده است! این شعار هویت حکومت اسلامى را که همان نفى نفاق ذاتى، وصفى و فعلى است بیان مىدارد و اعلام مىدارد مؤمن کسى است که هیچ گونه نفاقى نداشته باشد.
باید کمین نمود و شهادت را یافت تا صرف لقلقهى زبان و گفتار نباشد بلکه شهادت خود را که بر زبان مىآید با قلب خود شنید. باید تلاش داشت نخست شهادت خود را شنید و از خود شروع کرد و سپس براى استماع شهادت دیگر پدیده ها کمین نمود. باب شهادت باب ورود است و کسى تا به شهادت نرسد و به آن ورود ننماید از ایمان و ولایت حقیقى خبرى نمىیابد؛ همانطور که تا کسى شهادت را بر زبان جارى ننماید به «اسلام» ورود نمى یابد و پاک نمى گردد.
خداوند توفیق دهد از باب شهادت استفاده بریم و کام بگیریم. کسى که از آن کام مىگیرد به نیکى در مى یابد چگونه سیراب و تغذیه مىشود!