سیرسرخ(قرب و لطف)2
در این مقام، تمامى مشاعر تبدیل به قلب و قلب به سریره و سریره به حکم، کلمات و اسما تبدیل مى شود. حضرت امیرمؤمنان علیه السلام در این مقام، مى فرماید: «أنا أسماء اللّه الحسنى»(2)! یعنى من پیچیده به حق تعالى و اسماى او هستم؛ چرا که چیزى جز قلب در ایشان نهاده نشده و چنین نیست که امرى نفسانى یا هوسى در ایشان باشد، بلکه جز قلب فانى در حق تعالى ندارند، در نتیجه همهى کردار، رفتار و گفتار آنان حق و براى حق تعالى و در یک کلمه «قربى» است؛ برخلاف کسانى که در مقام هوس و نفس مانده اند که چنین افرادى حتى عبادتى دور از خواهش و هواى نفس ندارند؛ از این رو در نماز به بازى هاى نفس و کثرت گرایى ذهنى مشغول مى باشند. عبادت قربى همان عبادتى است که پیچیده به حق تعالى مى شود و چنین نمازى است که سنگین است. سنگینى اسماى الهى سبب مىشود قرب اسمایى انبیاى الهى متفاوت گردد و از یک تا چند اسم تا مقام ختمى و جمعى مختلف باشد تا آن که ختم حیدرى امام عصر (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) ظهور نمایند و اسماى الهى را
1. بقره / 222.
2. حسن بن سلیمان حلى، مختصر بصائر الدرجات، ص 148
آشکار سازند. زمانى که عقل هاى بندگان جمع گردد و تاریکى امروز به نور عالم تاب اسماى الهى روشنایى مى یابد و قلبها زنده و تازه مى شود. امروزه با غیبت امام عصر و مقام عصمت، نفسها را کدورت و تیرگى فراوانى گرفته است و کسى به قلب نمى رسد تا طراوت اسماى الهى را درک کند.
باید توجه داشت در سیر نزول، نخست باید اسماى الهى را داشت و سپس به مقام قلب رسید و در سیر صعود، نخست باید قلب داشت تا بعد به اسماى الهى وصول یافت و چنانچه اختلاف تعبیرى در این جهت دیده مىشود ناظر به سیر نزول و صعود است که نباید احکام آن را خلط نمود.