شرح نوآور و انتقادى «سیر سرخ»3
عرفانى که گزاره هاى خردستیز ندارد و هیچ گاه بر گفته هاى افرادى که خود را عارف مى دانند تکیه نمى کند و این که «مى گویند» و «مى گفتند» را اهمیت نمى دهد، بلکه شاخصهى نخست معرفت بدون پیرایه را خِرَد قرار مى دهد و آن را به «برهان کامل» مستدل مى سازد. عرفانى که مطابقت کامل با شریعت بى پیرایه دارد. شریعتى که در نظام استنباط و اجتهاد روشمند به دست آمده است. این گونه است که «رؤیت» در این عرفان جواز نقل مىیابد. رؤیتى که ظاهر شرع یا خرد با آن مخالف نیست. عرفان حاصل در این شرح منتقدانه بر دو پایهى خردگرایى و برهان کامل و نیز شریعت بى پیرایه استوار است و هر رؤیت و شهودى را که مخالف این دو بیابد، داراى ارزش صدق و اعتبار نمى داند و آن را حجت قرار نمى دهد، بلکه پیرایه اى مردود مى شناسد.
از ویژگى عرفان محبوبى آن است که عارفان آن با هم هماهنگ هستند و سند آن قرآن کریم و روایات حضرات چهارده معصوم علیهمالسلام است که معرفتى یکسان و مستوى به دست مى دهد و متن قدسى چنین عرفانى صافى است و گزاره هاى متناقض و متقابل ندارد و اختلافى نسبت به معرفت به خداوند متعال در آموزه هاى آن نیست و رؤیت همهى آن
بزرگواران با هم هماهنگ است؛ چرا که آن بزرگواران از دیده هاى خود مىگویند ولى در فلسفه و عرفان رایج چنین نیست و بیشتر مفهوم هایى ذهنى از یکدیگر کسب کرده اند نه مصادیق را. از این روست که مى گوییم عرفان عملى متفرع بر عرفان نظرى است؛ یعنى هر قدر فرد در ربانیت و الوهیت خداوند بیندیشد و بُرد بلند کارى داشته باشد، عرفان عملى وى به آن اندازه ارزش مى یابد.