سیرسرخ(تفاوت اخلاق کلامى، فلسفى و عرفانى4)
گروندگان به اخلاق کلامى خود را چون عروس آرایش مى کنند؛ به این معنا که شانه، عطر، سجاده، انگشتر، محاسن و تحت الحنک را شروع کار خود مى دانند. هدف آن نیز کسب قرب الهى و رسیدن به ثواب، خیرات و آخرت و دورى از عذاب جهنم است. عبادت در این اخلاق، سکویى براى پرتاب به بهشت و نجات از دوزخ است. وقتى چنین متخلقى از دنیا مى رود، توصیه مى نماید عقیق براى او بگذارند، چهل نفر بر درستى او شهادت دهند و آن را بنویسند و در قبر با او دفن کنند. در این اخلاق بر حفظ آداب شرعى و نیز سجایاى انسانى و فضایل اخلاقى کوشش مى شود. در واقع اخلاق کلامى با آن که بنایى رفیع براى خود دارد، اخلاقى عامى، عادى و ابتدایى است که چون عموم افراد نمى توانند از عهدهى بیش از آن برآیند، ظواهر شرع نیز آن را تأیید کرده است، اما این اخلاق نهایت کار نیست. آنچه هم اینک در جامعه و حتى محافل علمى و مذهبى رواج دارد اخلاق کلامى است و امروزه در این مراکز، وقتى صحبت از اخلاق مىکنند با گریه و شور همراه است بدون آن که علت گریه و معرفت به جلال یا جمال حق در آن باز شود. آنان در دنیا غصهى قبر و قیامت مى خورند و زار زار اشک مى ریزند، اما آیا توان تشخیص کار درست و مناسب و بصیرت لازم را دارند، در نتیجه در کفن نیز اندوه دنیاى خود را دارند.