سیرسرخ(تفاوت اخلاق کلامى، فلسفى و عرفانى1)
تفاوت اخلاق کلامى، فلسفى و عرفانى
پیش از این به تفاوت موضوع و روش در فلسفه و عرفان اشاره اى داشتیم. در این جا از تفاوت اخلاق مبتنى بر سه دانش کلام، فلسفه و عرفان مىگوییم. البته در طلیعه ى کتاب «صحیفه ى عشق» که شرح عرفانى دعاى مکارم الاخلاق سید عاشقان حضرت امام سجاد علیه السلام است از تفاوتهاى آن گفته ایم. اخلاق مبتنى بر کلام و فلسفه به دانشجوى خود اعتماد به نفس و آراستگى آن را توصیه مىکند و براى او وجود و ذات قرار مى دهد. ذاتى که ادعا دارد از بدى ها دور مى شود و تنها آفرینندهى کردار نیک مى گردد. ذاتى که انانیّت و مَنِ خود را بتى قرار مى دهد براى آراستن و زینت کردن به خوبى ها. اخلاق کلامى یا حکمى اخلاقى است که عرض هاى نفسانى را سامان مى دهد و اخلاق عرفانى حقیقت توحیدى را مى جوید. این که جز خدا هیچ نیست و «من» جز همان ظهور حضرت حق نمى باشد. او همه چیز خود را در همین دنیا از دست مى دهد و آراستگى را در از میان برداشتن بتِ نفس مى داند. آراستگى که عین خرابى است و هرچه ذات است از آنِ حق است. او مى خواهد «خود» و «من» را از میان بردارد: «تو خود حجاب خودى، حافظ از میان برخیز». اگر «نفس» و «من» از میان برداشته شود، پدیده هاى الهى ظهورى هستند بدون نقص! این نفس است که عادت دارد حکم به نقص و کاستى نماید و به هر چیزى که میل آن نباشد اعتراض کند. نفس نمى خواهد بپذیرد خود را از میان بردارد؛ از این رو فرافکنى مى کند و پدیده ها را دچار کاستى مى سازد. نفس مى خواهد پر توقع و زیاده طلبباشد و توقع یعنى این که آنچه دارد کم است و به کمبود و نقص دچار است. نفس پرتوقع به حسرت و غمباد مى افتد.