سیر سرخ(دلسوختگان و دلباختگان3)
برخى از عارفان شیعى با تأثیرپذیرى از عرفان اهل سنت از عرفان محبوبى حضرات چهارده معصوم علیهمالسلام دور شده اند و به عرفان محبان گرایش پیدا کرده اند به گونه اى که واژهى «محبوبى» که ویژگى عرفان شیعه است در کمتر کتاب عرفانى توضیح داده مىشود و تنها ممکن است به صورت نادر، نامى از آن برده شود. هم اینک تمامى کتابهاى درسى دانش عرفان که در حوزه هاى شیعى تدریس مى شود داراى متنى است که بر اساس عرفان محبى نگاشته شده و بیشتر متن پردازان و شارحان آن از اهل سنت مى باشند. متن نگاران و شارحان سنى مذهب، بیشتر گزاره هاى عرفانى خود را بر پایه ى کلام مکتب خود تنظیم نموده اند و باورهاى مذهبى کلامى خود را به آن راه داده اند. دانش کلام اهل سنت از آنجا که داراى کمترین باورهاى صادق موجه است نمى تواند مولود عرفانى زاده شده از خود را به سلامت دارد، در نتیجه عرفان آنان به سبب سقیم بودن پایه هاى آن علیل مى باشد و قدرت پاسخگویى به نیازهاى روحى و عقیدتى و توان سیردهندگى آدمى به سوى وصول به حق را ندارد، بلکه او را به تیهِ گمراهى مى کشاند و در آن سرگردان مى دارد.
تفاوت سیر محبوبان با محبان در این است که محبوبان در هستهى مرکزى ذات خداوند تعین مى یابند و سپس به ناسوت فروهشت دادهمى شوند. نخستین چهره اى که آنان مى بینند چهرهى خداوند است، اما محبان در ناسوت زاده مى شوند و باید از فروترین مرتبه به فراتر از عرش بر شوند تا شاید به آنان اجازهى وجدانِ ساحت قدسى ذات خداوند و هسته ى مرکزى داده شود. بیشتر کسانى که به عرفان شهره شده اند از عارفان محبى هستند.