تسبیح3
در این سیستم طبیعی و فراگیر، هیچ «اختلاف» و «تخلفی» پیش نمیآید؛ چرا که هر حرکتی ملاک حقیقی دارد و تمامی رویشها و ریزشها بر اساس چینشی طبیعی است و تمامی، تسبیح و تمامی، تحمید و تمامی، توحیدِ حق است. تسبیحی که سلامت فعل فاعل و کارپرداز را میرساند. تسبیح انسانی نیز تصحیح نفس و جهت خلقی است. این تصحیح به تصحیح حق باز میگردد و فعل ارادی حق تعالی و آفرینش اوست. گزارهای که از این همه نتیجه میشود آن است که: حمد، خلق و فعل ارادی حق تعالی است. حق تعالی به اراده، بلکه به عشق، پدیدههای هستی را آفریده است. پدیدههایی که صحت و درستی خود را بیانگر و تسبیحگوست و این درستی به فاعل مستند میشود و حمد حق تعالی میگردد. این گونه است که حمد جز بر خداوند ممکن نیست و جز از خداوند محقق نمیشود. بندهای که به کمال وصول داشته باشد هر تسبیحی میآورد تحمید است. تسبیح نفی شرک از فاعلیت حق تعالی است.
آنچه از خلق صادر میشود حمد مقید است. حمدِ مقید اقسام میپذیرد و حمد مطلق تقسیمپذیر نیست. حمد مطلق از خصوصیات اولیای خداست.