صراط مستقیم محبوبان الهی1
گفتیم آیات ششم و هفتم سورهٔ حمد در بیان تقسیم مردمان است و انواع متفاوت آنان را بیان میدارد. این دو آیه از چهار گروه بندگان سخن میگوید: «الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ»: اِنعامیها، «الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ»: مغضوبان، «الضَّالِّینَ»: گمراهان و چهارمین گروه، هدایتطلبانی هستند که توسط اِنعامیها به صراط مستقیم اِنعامیها هدایت میشوند، چنانکه میفرماید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ. صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ».
«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیم» راهی عام است و با «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» خاص میشود و به صراط انعامیها اختصاص مییابد؛ زیرا تمام انعامیها بر صراط میباشند، ولی چنین نیست که تمامی اهل صراط انعامی باشند.
توجه شود که آیات «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ. صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» از زبان بنده آن هم بندگان هدایتجو است و لازم آن باور، معرفت، ایمان و تصدیق به راه انعامیهاست و لحاظ صدق بنده را با خود دارد و از زبان حق تعالی نیست تا جای آن باشد که بنده اظهار بیخبری و ناآگاهی کند، بلکه او از زبان خود بندگان، اِنعامی را خبر میدهد و تصدیق میکند و راه آنان را میطلبد و سندی است اقراری که بنده به آگاهی از وجود چنین بندگانی که مورد انعام حق تعالی بودهاند اعتراف کرده و به آن گواهی و شهادت داده است و روز قیامت به همین گواهی، قابل بازخواست و مؤاخذه است. در این میان، مهم این است که گروه یاد شده از همین آیات و بدون دخالت سندی بیرونی مورد شناسایی قرار گیرند و با این تحلیل، تفسیر آیات شریفه از خود این آیات به دست میآید و از آنجا که قرآن کریم روشنگر هر چیزی است، خود قرآن کریم برای تبیین فرازهای نورانی خویش کافی است و کتابی ناطق و مبین است نه صامت. قرآن کریم برای کسی که اهل آن نیست و توان انس گرفتن با این تنها کتاب وحی را ندارد صامت است. کسی که خود صامت است قرآن کریم برای او صامت است و صامت وصف خلقی قرآن کریم است، وگرنه همین قرآن کریم برای حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام ناطق است؛ چرا که حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام خود ناطق است.