ارزش آگاهی، معرفت و دانش نظری 2
در این آیهٔ شریفه از «عبادت» گفته میشود و آن را صراط مستقیم قرار میدهد که از مقولهٔ حکمت عملی است ولی اندیشهٔ انسان خود صراطی است که تا انسان آن را مستقیم نپیماید نمیتواند در عمل استقامت داشته باشد و هر عملی بدون آن ارزشی ندارد؛ زیرا حکمت عملی فرع بر حکمت نظری است و بدون آن پیکرهای بیش نیست.
این حکمت و دانش نظری است که به عمل ارزش میدهد به گونهای که ضربتی شمشیر با آن برتر از عبادت تمامی جن و انس میگردد ولی چنانچه نظر و اندیشه مشکلی داشته باشد، نمازهای فراوان و طولانی مدت تنها بر ویل آدمی میافزاید: «َوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ».
حکمت و دانش نظری همان باورها و اعتقادات است. امروزه در جامعهٔ ما معلومات افراد نسبت به همه چیز بیش از آگاهی آنان نسبت به خداست و معلومات عمومی افراد جامعه رشد نموده، اما آگاهی آنان از خداوند و باورها و اعتقادات آنان رشدی نداشته و معرفت در زمان غیبت، سیری قهقهرایی داشته است.
معرفت همان باور و اعتقاد است که اگر ارزش صدق داشته باشد، مهم نیست از چه راهی حاصل شده است. ممکن است اعتقاد به خدا در کسی با دیدن انسانی وارسته زنده شود؛ همانطور که بسیاری از مسلمانان صدر اسلام با دیدن پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مسلمان میشدند. البته چنین باوری، محدود و ابتدایی است و برای رسیدن به کمالات نیاز به رشد و توسعه دارد. به هر روی میتوان به امور اعتقادی به گونهٔ تقلیدی باور داشت؛ همانطور که میشود محققی توانمند در این زمینه، به باور و معرفتی نرسیده باشد.