بلقیس درساحت حرم سلیمان3
ملکه سبا ـ که گفته میشود بلقیس نام دارد ـ بهخوبی میداند سلاطینِ قلدرمآب و دیکتاتور هیچگاه نمیتوانند نام کسی را کنار نام خود ببینند؛ اما حضرت سلیمان بعد از نام خود، واژههای پر مهر و پر عطوفت: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» را آورده است و از همین فراز دریافت میکند که ایشان حاکمی قلدر، مستبد و دیکتاتور نیست؛ در حالی که بلقیس زنی خورشیدپرست بوده، اما فهم وی چنان بلندا داشته است که از عنوان نامه درمییابد که سلیمان شخصی کریم است که چنین نامه کریمانهای را مینگارد. حضرت سلیمان علیهالسلام در این نامه مینویسد: «بر من خیرگی ننمایید و قصد تعدی و تجاوز نداشته باشید و از در تسلیم درآیید.» او تهدید نمیکند که من قصد هجوم و حمله بر شما را دارم. او بلقیس را به صلح و تسلیم میخواند و اقتدار خود را در این نامه به میان نمیآورد و دعوت به راه صمیمیت و صداقت مینماید و با این عبارت، بر آن است که اعلان دارد قصد درگیری، جنگ و ستیز ندارد و نمیگوید من میخواهم شما را به تسلیم وادارم. او در نامه خود به تمامی، نرم و صمیمی سخن میگوید. بر اساس این آیات، بلقیس زنی مستبد و خودرای نبوده است. او همواره با سران و کارگزاران حکومت خود شور مینموده و در هر جلسهای، او حکیمانهترین نظرگاه را ارایه مینموده است که خبرگی و فهمیده بودن او را میرساند. بلقیس، فهیمترین زنی است که قرآن کریم در مسایل سیاسی و حکومتداری از او یاد میکند و میتوان برای فهم بالای او، از قرآن کریم سند آورد و گفتههای او را در تمام نشستها موفق ارزیابی کرد. وی چنان توانی دارد که بر آن است تا آن حضرت علیهالسلام را امتحان و تست کند و سپس پاسخ قطعی خود را بگوید، و در تصمیمگیری، عجول یا ضعیف نیست. همچنین این فرازها دلالت بر این دارد که بلقیس صاحب قدرت و توانمندی بالایی بوده است و نیز قوت رای و استحکام نظر او در دید مشاوران و سران را میرساند که با وجود توانمندی نظامی، نظر او را صایب و درست میدانستند و او را حاکمی لایق، شایسته و با درایت یافته بودند و سلطنت وی موروثی نبوده، بلکه به سبب شایستگی او بوده است. بلقیس، مشی حاکمان زورگو و ستمگر را فساد و ذلیل کردن بزرگان و سران میداند که اگر سلیمان از آنان باشد، باید در مقابل او ایستادگی داشت؛ اما با توجه به متن نامه، او بر آن است تا سلیمان را تست بزند تا چنانچه با هدیه راضی میشود، با او مذاکره نماید؛ اما پاسخ حضرت سلیمان به بلقیس همان سخنی بود که بلقیس پیش از این گفته بود و سلیمان علیهالسلام ، ذلیل و خوار و حقیر شدن آنان به دست سپاهی کوبنده را خاطرنشان میشود؛ بیانی که لحن بسیار شدیدی دارد و تند است و میرساند سلیمان حتی حاضر به جنگ و درگیری است و این درایت بلقیس است که از نزاع جلوگیری میکند و بر آن میشود تا خود به حضور سلیمان برسد. |