ذکر تهلیل ؛ زداینده میل به گناه و نفاق3
«لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» تنها ذکر شهادت بر یگانگی خداوند است و ذکرپرداز گواه بر وحدانیت خداوند میدهد؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ» (آل عمران / 18) و در این رابطه معادلی برای آن نیست و تمام جمیع و جمع جمیع است که نفی شرک و بیان حکومت حق است. بسم اللّه تنها بیانی اثباتی است، ولی این ذکر بیان جمع میان نفی و اثبات است. شرک و نفاق و هر قیدی حتی قید وحدت با این ذکر است که برداشته میشود. باید توجه داشت دفع شرک امری برتر و فراتر از دفع کفر است؛ چرا که میشود کافر غافل باشد و کفر وی ستر و پوشش بر آگاهی و علم شود و او را غافل سازد، اما در شرک، غفلت وجود ندارد و مشرک با علم و آگاهی و با توجه به وحدانیت خداوند است که برای او شریک میآورد. شرکی که مراتب دارد و گاه ریا را در بر میگیرد و چنان خفی و ظریف است که فرد را نجس نمیکند، اما او را به باطل میکشاند. کسی که شرک در دل او بند میزند، با خداوند به عناد و دشمنی میافتد و خود را رقیب و شریک خداوند قرار میدهد.
از نظر روحی روانی، چنین است که اگر کسی ذکر «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» را کم بگوید، زمینهٔ کبر در دل وی مینشیند. بر این اساس، کسی که دولت و ثروت به او رو آورد یا در علم برجسته شود و یا اعتبار و منزلت اجتماعی بیابد، باید از این ذکر در هر روز استفاده نماید وگرنه جبار و متکبر میشود و کبر همچون قارچ بزرگی در دل وی میروید و به مکر الهی گرفتار میآید. این بیماری با اذکار دیگر مانند صلوات و بسم اللّه حل نمیشود و تنها با «لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّه» است که کنترل و مهار میشود. چنین کسی اگر بسم اللّه بگوید بر علم و اعتبار وی افزوده میشود، ولی فساد باطنی او رشد میکند و همچون سرطان میشود که تا او را از پا در نیاورد و دست به ظلم بر خود و دیگران نیالاید آرام نمیشود. مرضی که تنها پادزهر آن ذکر تهلیل است.