ابتلا و ایذای شدید صاحب مقام جمعی1
ابتلا و ایذای شدید صاحب مقام جمعی
صاحب مقام جمعی به توهین و افترای جاهلان و معاندان و بدخواهی کینهورزانه آنان مبتلا میشود. حضرت خاتم صلیاللهعلیهوآله که نقطه پرگار پدیدهها و صاحب مقام جمعی است شلاق صدای: «إنّ الرجل لیهجر» میشنود. او که عزیز همه عزیزان و سر سروران است از: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت» سخن میگوید و بدینسان سفره دردها و اندوههای دل جمعی خویش را میگشاید.
امیرمومنان علیهالسلام که به یک حمله در از قلعه خیبر به یک دست میگیرد و حتی در آسمانها نیز به نام «صاحب ذوالفقار» شناخته است، ریسمان را بر گردن خود میبیند و طعم تلخ سکوت در برابر نابکاران را در ذایقه خود به سختی میچشد.
بدن مسلمِ حسین به کوچه و خیابان کشیده میشود و فرزندان او به دست حارث، سر بریده میشوند. امام حسین علیهالسلام که در نماز جماعت، خود را بر گرده رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله قرار میدهد، شمر را بر سینه خود میبیند و امام حسن علیهالسلام که روزی بر دامان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بود با زنی آن چنان و یارانی نامرد روبهرو میگردد.
به همان اندازه که صاحب مقام جمعی بزرگ است و عظمت دارد، به همان میزان نیز با او دشمنی مینمایند و بغض از وی در دل سیاهدلان کینهتوز، موج میزند. برای نمونه منافقان مدینهبغض و دشمنیهایی که با حضرت علی علیهالسلام داشتند، به سبب بغض به حضرت زهرا علیهاالسلام بوده است. عایشه به امیرمومنان علیهالسلام بغض داشت؛ چرا که به حضرت زهرا علیهاالسلام کینه میورزید و او را عزیز پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میدید. عایشه، خود را زنی زیبا و حمیرا میدانست، اما میدید پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرمود: «زهرا علیهاالسلام حورای انسیه است» (بحارالانوار، ج 43، ص 4). عایشه عقیم بود و نسلی نداشت؛