دانش فراست
سه شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۱ ب.ظ
«سیماهم فی وجوهم من اثر السجود».
قرآن مجید ـ این کتاب آسمانی و لسان ملکوتی حق ـ یکی از ویژگیهای پیروان راستین رسول خاتم صلیاللهعلیهوآله را چنین بر میشمرد: «سیماهم فی وجوهم من اثر السجود»؛ آنان بر اثر سجود و صافی شدن روح و دل به قدری لطافت و پاکی پیدا کردهاند که میشود حقیقت آنان را در چهره و صورتشان مشاهده نمود.
این آیه، روش کشف باطن از طریق چهره را حکایت میکند. البته این که چه کسی میتواند این کار را انجام دهد و بصیرت بر این امر پیدا کند، مطلب دیگری است که در این مقام درصدد بیان آن نیستیم.
برخی از نکاتی که میتوان از این آیه استفاده کرد چنین است:
یک. ظاهر به تمامی عنوان باطن است و ظاهر و باطن از هم بیگانه نیست و حکم واحدی را دارد؛ اگرچه آنچه در باطن است به ظاهر کشیده نمیشود؛ ولی آنچه در ظاهر است خود از باطن امور است و ظاهر منبع ارتزاقی جز باطن ندارد.
دو. باطن چون بیزبان است و در اختیار مشاهده غیر در نمیآید، ظاهر زبان باطن میگردد و میتوان ظاهر را طریق وصول به باطن قرار داد و گشایشی برای آن دانست و از همین طریق تمام خصوصیات و حقایق باطنی و یا مشکلات روحی و روانی افراد را به دست آورد و از آن باخبر گردید.
هر دانا و هوشمندی میتواند حقایق و یا مشکلات باطنی ناشکفته و پنهان خود را از طریق ظاهر خود به دست آورد و از ویژگیهای باطنی خود خبر بگیرد.
این امر تنها در گرو داشتن بینشی ویژه و زیرکی خاص است و کسی که اقتدار شناخت دیگران را دارد، از خود بیخبر نمیباشد؛ اگرچه عکس آن نیز ممکن است.
سه. باید باور داشت که کردار آدمی بهخوبی بر ظاهر و باطن اثر میگذارد و اعمال در سرنوشت ظاهر و باطن آدمی نقش عمدهای دارد، همانطور که باطن انسان تاثیر تمامی در ظاهر و کردار دارد و هر یک در جهت ظهور و بروز دیگری نقش آفرین است و بهگونهای دارای جهت سببی و یا مسببی میباشد و بر هم اثر متقابل میگذارد و هماهنگی خود را حفظ مینماید.
۹۴/۰۳/۰۵