تسبیح حمد
تسبیح بر دو گونهى تکوینى و ارادى تشریعى است. تسبیح ارادى تشریعى موضوع سخن ما نیست که از آن در کتاب «دانش ذکر» سخن گفته ایم و در اینجا موضوع سخن ما تنها تسبیح تکوینى است. براى نمونه، خداوند مى فرماید: «وَیُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ»(1). رعد براى نمونه آمده است و هر پدیده اى تسبیح دارد؛ یعنى درستى، سلامت و صحت خود را حکایت مى کند و هر گونه نقصى را از حریم خویش و در نتیجه از حریم الهى دور مى سازد. تسبیح حکایت نظام طبیعى و به دور از آفت هر پدیده است و سیر طبیعى و سالم آن است. تسبیح حکایت سیر و حرکتى سالم و به دور از آفت، نقص، انحطاط، انحراف، زبونى، سستى، کجى و کاستى است. حرکتى که از افراط و تفریط مصون باشد.
سیر طبیعى پدیده ها ارادى، عقلانى، تنزیهى، تقریبى یا بر گونه هاى
1. رعد / 13.
دیگرى است که آن را مىشود از نوع واژه هایى که در قرآن کریم کنار تسبیح آمده است به دست آورد.
باید توجه داشت تسبیح هر پدیده حکایت سلسله اى از اسباب، علل و ابزار است و «نظام» هماهنگى را مى رساند که خداوند در آن نظام و سیستم به صورت روشمند و سیستماتیک کارپردازى دارد و چنین نیست که به تنهایى مدیریت و عملیات پدیده ها را انجام دهد؛ چنانچه فراز: «وَکُنَّا فَاعِلِینَ» در آیهى تسبیحى زیر بیانگر این نکته است: «وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ یُسَبِّحْنَ وَالطَّیْرَ وَکُنَّا فَاعِلِینَ»(1).
سیر طبیعى هر پدیده اى متأثر از اسماى جمال و جلال حق تعالى است. براى نمونه میوهى سیب رشد مىکند و جلا مىگیرد و سپس اگر مواظبت نشود گندیده مى شود. گندیدگى سیر طبیعى سیبى است که بسیار رسیده است و آن را نباید کاستى، اعوجاج، کندى، سستى و انحراف دانست، بلکه مقتضاى طبیعت آن است و سیب چنانچه موضوع خود را پیدا کند و رشد آن متوقف نشود پس از رسیدگى کامل به گندیدگى رو مى آورد. اعوجاجاتى که بشر آن را در نظرگاه خود انحراف مىبیند تمامى سیر طبیعى و سیستماتیک هر پدیده اى است.