عرفان محبوبی5
محبوبان قربی ممکن است به تیغ کشیده نشوند؛ ولی محبوبان حقی، به حتم به تیغ کشیده میشوند و با شهادت، از دنیا میروند و مرگ طبیعی برای آنان نیست. به هر روی، بلاهایی که بر سر این افراد نادر و عزیز وارد میشود، قابل شرح و بیان نیست و چنان عظیم و سهمگین است که شاید آنان به توضیح این بلاها راضی نباشند. همانگونه که آنان به ناسوت پشت میکنند، ناسوت هوشمند نیز به آنان پشت میکند، بلکه دنیایی بلاخیز برای آنان رقم میزند؛ زیرا کسیکه به دنیا باج ندهد، دنیا به وی باج نخواهد داد. برای یافت این معنا، دقت بر روایتی که دیدار دنیا را با امیرمومنان در هیات زنی زیبارو بیان میدارد، و مصایبی که برای آن حضرت پیش آمد، روشنگر است.
محبوبان حقی از خدا ارتزاق میکنند و پیوسته خدا را میبینند، نه ناسوت را. آنان چون خدا را میبینند، ناسوت را پیش چشم نمیآورند و ناسوت هم آنها را اذیت میکند. سالک قربی در خدا فانی میشود و حق میگردد و همان کارهایی را انجام میدهد که خدا میکند؛ اما از حقتعالی خرج و استفاده نمیکنند. تنها خواسته آنان خداییشدن است؛ در حالیکه این خواسته نیز از خود آنان نیست و به آنان موهبت شده است. آنان طمع ندارند و در قاموس فعالیت آنان، «برای» یافت نمیشود. آنان دوّار، دیار، طرّار و عیارانی آسمانی میباشند که جز حقتعالی نمیشناسند. خداوند، آنان را دوست دارد و عاشق آنهاست؛ برای همین است که به آنان «محبوبی» میگویند و مهم نیز همین است که خداوند کسی را دوست داشته باشد.