مسیر عشق

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

معرفی آثار وافکار بزرگ مرد زمانه آیت الله العظمی محمد رضا نکونام هدف این مجموعه است

مسیر عشق

معرفی راه عشق وکمال به آسانی میسر نیست واین راه راهنمایانی می خواهد آنانی که محبوب پروردگارهستند وراه را به دیگران می آموزند شخصیتهایی چون آیت الله نکونام
حضرت آیت اللّه‏ العظمى نکونام (مدّ ظلّه العالى)داراى ده‏ها اثر ارزنده در موضوعات گوناگون است. این آثار پیرایه زدایى و حل مشکلات علمى به شیوه‏ اى بدیع و نو را دنبال مى ‏نماید. به فرموده ‏ى معظم‏ له: "چیزى که در تمام دروس و نوشتارم شاخص است، پیرایه ‏زدایى، تحقیق و ترمیم مشکلات علمى گذشتگان و راه‏گشایى نسبت به آینده ‏اى برتر براى انسان و جهان اسلام مى ‏باشد."
آن‏چه در این نوشته ‏ها مورد اهمیت نگارنده بوده، بازسازى مبانى علمى و دینى و پیرایه ‏زدایى کتاب‏هاى اسلامى است که موجبات رکود و خمودى جامعه‏ى اسلامى را همراه داشته است. هم‏چنین تقویت عوامل جهل ‏زدایى و رفع نواقص و موانع فقهى، فرهنگى، عقلى، فلسفى، عرفانى و اخلاقى در تمامى جهات فردى و اجتماعى که سبب حیات علمى و دینى هرچه بیش‏تر جامعه‏ى مسلمین مى‏ گردد را امرى ضرورى دانسته‏ اند.
باید گفت این آثار به نوآورى و گره‏ گشایى در قلمرو اندیشه‏ى دینى و بازپیرایى ذخایر فکرى اسلامى در حوزه‏ى معرفت دینى اهتمام دارد و به تحقیق جامع و منسجم زیر ساخت ‏هاى اندیشه دینى مى ‏پردازد و آسیب ‏هاى باور داشت‏ه اى دینى را به چالش مى ‏کشاند و به ارایه‏ى راه گذار از بحران‏هاى پیش روى آن مى‏ پردازد و پیرایه ‏زدایى از آموزه ‏هاى دینى و زدودن انحرافات و پاسخ به شبهات را مهم‏ترین هدف خود مى ‏داند و همان‏گونه که گذشت ،مى‏ توان تولید علم و نوآورى در حوزه‏ى دین پژوهى و پاسخ به نیازهاى جامعه‏ى جوان امروز را از مهم‏ترین ویژگى‏ هاى آن دانست.

طبقه بندی موضوعی

سودای یار

جمعه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ

سوداى یار

در دستگاه شور و گوشه‏ى کرشمه مناسب است

وزن عروضى: فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن

ــU ــ ــ ، ــ U ــ ــ ، ــ U ــ

بحر: رَمَل مُسَدّس محذوف

متن غزل:

 دیده دل، درد فراوان گر ز دوست

 دلبر من، دلبرى با آبروست

 یار هر جایى چو شد هر جا نشین

 فارغ از هر تشنه و آب و سبوست

 عشق آن مه کرده جانم را خراب

 گرچه دل دنبال او در جست‏وجوست

 گشته‏ام فارغ ز غوغاى جهان

 چون که آن دل‏دار من در روبه‏روست

 سینه ‏اى دارم پر از سوداى یار

 خُلق و خوى من سراپا هم‏چو اوست

 من نمى‏دانم کى‏ام، آن یار کیست؟

 حق به جانم آشکارا مو به موست

 شد نکو پیمانه‏ى جانش ز عشق

 او به جان من چونان مغز است و پوست




شرح غزل:

مقرّبان محبوبى آبرودارى خداوند را رؤیت مى‏کنند. آنان رازدار کمون و نهان جناب حق‏تعالى مى‏باشند و به رمز و راز او آشنایى دارند. حکایت آبرودارى خداوند براى کسى که عشق پاک حق‏تعالى در دل دارد، شنیدنى‏ترین ماجرا و دردناک‏ترین آن است. حق‏تعالى با هر پدیده‏اى هست. او میهمان هر فراز و فرودى مى‏شود. دلى نیست که حق‏تعالى، خود را میهمان او نسازد؛ هرچند میزبان در میزبانى لایق نباشد و مهارت عشق‏ورزى را ـ که مى‏تواند به یک لحظه از میهمان بیاموزد ـ پیش نکشد، ولى کسى نیست که حق‏تعالى را به «هر جایى بودن» بشناسد؛ زیرا او آبرودارترین است و «هر جایى بودنِ» خود را پنهان داشته است و آن را به هر مهارتى، کتمان مى‏کند:

 دیــده دل، درد فــراوان گر ز دوسـت

 دلبـر مــن، دلبــرى بـا آبـروست

او یارى است هر جایى و بى‏عار. بى‏عارى، ایشان را خاکى و خودمانى نموده است. او به هر منزلى در مى‏آید و به هر تشنه‏اى آب مى‏دهد؛ بى‏آن که سختى، ناراحتى و ننگى احساس کند. او به عشق، صفا و مرحمت، بنده‏نوازى و پدیده‏دارى مى‏کند:

 یــارِ هــر جایـى چــو شــد هر جـا نشیـن

 فـارغ از هـر تشنـه و آب و سبـوست

بى‏ عارى او و همه جایى بودنش، سوزشى در دل اولیاى خود انداخته که نهادشان را بى‏ بنیاد ساخته است:

 عشق آن مه کرده جانم را خراب

 گرچه دل دنبال او در جست‏وجوست

آنان چنان محو رخسار حق‏تعالى مى‏باشند که آمد و شد حادثه‏ها را خبردار نمى‏شوند:

 گشته‏ ام فارغ ز غوغاى جهان

 چون که آن دلدار من در روبه ‏روست

آنان نه در پى سودند و نه سودایى جز حق‏تعالى دارند. سودایى که سبب شده است همدل حق‏ تعالى شوند و آنان نیز با هر پدیده‏اى انس گیرند:

 سینه‏اى دارم پر از سوداى یار

 خُلق و خوى من سراپا هم‏چو اوست

این شباهت، رنگ وحدت دارد و دوگانگى و غیرى در میان نیست. گویى این همان حق‏تعالى است که چون هر جایى است، هرجا نشینى، وى را نیز ساده و خاکى ساخته است:

 من نمى‏دانم کى‏ام، آن یار کیست؟

 حق به جانم آشکارا مو به موست

این وحدت، حقیقت دارد و مغز و پوست را نشاط‏انگیز ساخته و در هم شکسته است و جز «هو» در میان نیست:

 شد نکو پیمانه‏ى جانش ز عشق

 او به جان من بود چون مغز و پوست

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۲۸
صراط مستقیم

نظرات  (۱)

۲۸ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۰ لبیک یاحسین ...
گـاهـی اگــر دعـامسـتجاب نشـد، باید گــوشـه ای تشست وگفت .:: اللهُـمَّ اغـفِــر لِیَ الـذُنوبَ الّـتـی تَحـبِـسُ الـدُّعــا :: خدایا!ببخش آن گناهانم راکه دعایم را حبس کرده..
پاسخ:
بله تنها راهش پناه بخودش میباشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی