حکم شناسی موسیقی(ضرورت پرهیز از افراط در موسیقی)4
از پیآمدهای بحث افراط در موسیقی، میتوان به موضوع زیر اشاره کرد: جامعهای که انواع صوتهای موزون را رواج میدهد، نیروی بازدارنده از معصیت و نیز تصمیمهای ارادی در آن کاهش مییابد. چنین جامعهای به راحتی و با اندکی برنامهی هدفمند فرهنگی، در انواع خواستههای دستگاههای برنامهریز فرو میغلطد. همچنین میتوان آن را از تقوا، عقلانیت، کرامت و ایمان دور گرداند. دستگاههای تبلیغی هدفدار با ترویج موسیقی و صوتهای خوشایند، میتوانند جامعهی هدف را به راحتی به سوی خواستههای خود سوق دهند؛ چرا که آنان هستند که ارادهی جامعه را با موسیقی و صوت، در دست گرفتهاند. اراده امری نفسانی است و حرکت خارجی معلول آن اراده و ظهور آن است. کسی که ارادهی با صوت موزون تضعیف شده است، هرچند کاری را درست و برحق بداند، اما وقتی برای انجام آن کار یا دفاع از حق اراده میکند تا در پی آن رود، با آن که ارادهی انجام آن را نیز دارد، اما نفس وی چنان لیز شده است که توان نفسی وی نیروی حرکت و انرژی لازم را نمیتواند با آن کار درگیر سازد، در نتیجه نمیتواند آن را عملی گرداند و ارادهی وی ظهور فعلی نمییابد.
به هر روی، استفاده از غنا در همهی اقوام و ملل و از روزهای اول هبوط آدم به زمین رواج داشته و جزو سرشت او به شمار میرود. شریعت نیز هیچگاه با اموری که با طبیعت آدمی سازگار است، مخالفت نمینماید، بلکه اگر آدمی این طبیعت را آلوده و منحرف سازد، به سبب وجود آلودگی، گناه و انحراف، از آن منع میشود و مصداق: «ربّ تال القرآن والقرآن یلعنه» میگردد؛ چرا که آلودگیِ قاری است که چنین تأثیری را از قرائت خود میبیند و تلاوت قرآن کریم از آن جهت که تلاوت قرآن کریم است، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه گاه ضرورت مییابد.
اگر اطراب و تطریب و غنا و موسیقی و تهییج و تجوید و تغرید در دست اهل حق و حقیقت باشد انسان را به یاد ذکر و توجه به معرفت و شهود و قرب الاهی سیر میدهد و همانند زیبایی میماند که بیننده را خواه ناخواه به گفتن «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» وا میدارد؛ همانگونه که خداوند از کار خویش خوشامد دارد و خود را تبریک و تحسین میگوید.