قرائت لهوی قرآن کریم
قرائت لهوی قرآن کریم
استفاده از دستگاههای باطل موسیقی در قرائت و ترتیل قرآن کریم حرام است. همانگونه که توجه به سبک آوازها و موسیقیهای عربی این معنا را به دست میدهد که نوع آواز و ترانههای آنان به سبک قرآن کریم است، عکس این مطلب نیز صادق است و برخی از قاریان امروز دنیای عرب، در قرائت قرآن کریم، سبکهایی را اجرا میکنند که در کابارهها خوانده میشود و البته، به واقع هم زیبا میخوانند، به ویژه قاریان عربی که سبک خاصی دارند. دستگاه حجاز قرآن یکی از دستگاههایی است که در کابارههای مورد پسند اعراب، خوانده میشود. برخی از قاریان یا خوانندگان، سبک قرائت قرآن و خواندن ترانه را با هم خلط میکنند و با سبک قرآن، ترانه و با سبک ترانه، قرآن میخوانند. در این صورت میتوان گفت قرآن کریم به سبک باطل خوانده میشود و مراد از باطل نیز هوسناک شدن آن است و صدای قاری، صدایی لهوی میگردد؛ چرا که صوت و صدا یا شهوتانگیز، محرک و رقصآور است و یا متانت، کشش به مناجات و دعا و معنویت و صفا را در پی میآورد. صدای غنایی لهویِ حرام، و صدای متانتآورِ حلال، دو ماهیت گوناگون دارد؛ اگرچه هر دو برآمده از صوت و صداست. این امر به تفاوت نکاح و زنا میماند که هر دو هرچند صورتی واحد دارد، تفاوت محتوا و ماهیت بسیاری در آن است. اما تمایز این دو از هم و بهویژه در مقام ارایهی شناسهای منطقی و تعریفی جامع و مانع از آن، بسیار مشکل است و خصوصیات خود را میطلبد که هم به محتوا و معنا و کلمات و هم به سنتهای مرسوم در هر جامعهای باز میگردد.
در قرائت قرآن کریم، باید آن را با لحن عرب خواند، نه با الحان آوازی عجم و به صورت ترجیعی. قرآن کریم را باید به زبان و صوت آن که عربی است خواند. دُنگ صوت در تلاوت قرآن کریم با دُنگ آواز تفاوت دارد، از این رو قرآن کریم را باید به لحن خود و به زبان عربی خواند و نه فارسی؛ چرا که دُنگ خویش را میطلبد. بعضی از عروضها مخصوص عرب است و بهطور مثال، گرچه مرحوم مؤذنزادهی اردبیلی اذانی بسیار زیبا میگوید، یک عرب این اذان را اذان نمیداند، بلکه میگوید او آواز میخواند و این غیر اذانی است که ذبیحی در زمان سابق، به حجاز میخواند، حال این که حضرت میفرماید قرآن را به زبان عربی بخوانید، همین معنا را دنبال میفرماید.
همانطور که قرآن کریم را باید به لحن عرب خواند، در اذان نیز لازم است این نکته رعایت شود و از استفاده از دستگاهها و سبکهای ویژهی فارسی یا دیگر زبانها در آن پرهیز داشت. گرچه مرحوم مؤذنزاده زیبا اذان میگوید، اذان وی آوازخوانی است و چنانچه اذان وی در کشورهای عربی پخش شود، نمرهای به آن نمیدهند و آن را به صورت تخصصی از اذان بودن خارج میکنند، اما اذان ذبیحی به لهجهی حجاز است و هرچند وی را انسان شایسته و نیکوکرداری ندانند، باید او را سلطان صوت عرب دانست، همانطور که اذان و ربنای مشهور او که به حجاز است را پذیرفتهاند.
قرآن را باید به الحان عرب خواند؛ زیرا الحان عربی ملاحت و حجاز دارد، نه این که به هنگام قرائت قرآن کریم، چهچهه زده شود و یا مانند نوحهگران، سینه چاک گردد و نه مانند رهبانیت، مِن من کرد و قرآن کریم را بدون صوت و با وز وز زنبوری خواند.
نباید قرائت قرآن کریم بر اساس دستگاههایی باشد که در خواندن ترانههای شاد یا غمگین و مویهگر استفاده میشود. البته، این کار در کشور ما اندک دیده میشود و بیشتر در برخی از قاریان دیگر کشورها وجود دارد. البته چنین هم نیست که هر خوانندهی عربی بتواند بر اساس دستگاه قرآن کریم بخواند. چنین خوانندگانی اندک هستند و گاه هر چند قرن، یکی از آنان رخ مینماید.