حکم شناسی موسیقی (حرمت ترویج باطل و خشونت)3
زن میتواند مؤمن، نجیب و آبرومند باشد و فعالیت اجتماعی نیز داشته باشد و این امرِ محالی نیست و معصیت، بیغیرتی و بیدینی است که بد و ناشایست است و آزاد منشی میتواند با تقوا جمع شود. اگر امروزه زنان توانمندی داشته باشیم، میتوان از آنان در امور متناسب با ایشان استفاده کرد. ما باید لحظه به لحظه آمادهی رویارویی با تمامی بدافزارهای جبههی باطل باشیم و بتوانیم از توانمندیهای خود استفاده کنیم و باور نماییم که بسیار پر قدرت و با صلابت هستیم و توان انجام فراوانی از کارها را داریم که بسیاری از کشورهای پیشرفته نمیتوانند آن را در تخیل خویش نیز ببینند. اگر اسلام بخواهد در مقابل دنیای کفر بایستد ـ که باید بایستد و گریزی از آن نیست ـ باید همهی اهرمهای قدرت را فراهم آورد و از مهمترین اهرمهای قدرت، مهارت استفادهی بهینه از صوت، صدا، موسیقی و غناست و باید «طهوری» را در برابر «خمور» پاپ آمریکایی طراحی نماید وگرنه نمیتواند کارایی لازم را در دنیای امروز داشته باشد.
افراط در موسیقی ـ بهویژه از نوع خشن آمریکایی ـ سبب میشود ذهنهای جوانان تخدیر شود و آنان در اندیشهی خود تضعیف گردند و نتوانند حق را از باطل تشخیص دهند و گاه با تبلیغات روانی معاندان یا گروههای سیاسی، به ضعف اراده ـ که حاصل گوش فرادادن افراطی به موسیقی است ـ و به انحراف دچار آیند.
برخی از موسیقیهای تولید شده در کشور ما کارنامهی موفقی دارد و بسیار شایسته به امور معنوی و روحانی بر میانگیزاند، ولی موسیقیهای حرامی نیز هست که کپیبرداری شده از دستگاههای خشن آمریکایی است و علت حرمت آن نیز خشن بودن این دستگاه و فسادانگیز بودن آن است، نه مادهای که در اشعار آن به کار میرود.
ترانهها و سرودهها در صورتی غنا و موسیقی را حرام میسازد که بهویژه برای جامعهی جوان ما به فساد و شهوترانی تحریک نماید. اشعاری که از چشم و ابرو و خال لب دختران و زنان میگوید، به خاطر بار معنایی تحریکآمیز برای جوانانی که دسترسی به ارضای غریزهی جنسی به صورت حلال را ندارند و نیز به صورت آزاد تربیت نشدهاند، حرام است، اما اگر در غناخوانی از شعرهای رکیک استفاده نشود، غناخوانی مجاز است. برای مثال، اگر کسی از چشم و ابرو گوید و اصطلاح عرفانی آن را قصد نماید، اشکال ندارد؛ اما چنانچه شعری بخواند و چشم زن معینی را مراد داشته باشد، مصداق فحش و ناسزاگویی و آشکار نمودن پنهانیهای دیگران و نادیده گرفتن حرمت اوست، از این رو حرام میباشد؛ چنانکه بسیاری از افشاگریهایی که در مجامع سیاسی رخ میدهد مصداق گناه کبیره است که سیستم نظارتی کشور باید از آن پیش گیری به عمل آورد.