تخریب عید
تخریب و تحریف عید نشاط آفرین نوروز نشانهٔ جمود و جهالت است و باید از آن دوری نمود. اگر در این عید گناه و معصیتی صورت میگیرد باید در رفع گناهان کوشید، نه آنکه زمینهٔ نشاط را از چنین روزی از میان برداریم. همچنین در این عید، خوبیهایی است که باید در ترویج آن کوشید؛ مانند نظافت، رفع کدورت و آشتیها که هر یک حیاتی مجدد برای برخی افراد است. ضعف تدبیر و عدم دقت در شناخت امور باعث میشود از این عید بهرهٔ کافی برده نشود و این فرصت به تهدید تبدیل گردد. نباید در این امر برای برخورد با چنین سنتی از فرد مسؤولی حرکت نادرستی صادر شود. همچنین با امور فطری و طبیعی مردم نباید مخالفت کرد. برای نمونه، اینکه عالمان انتظار داشته باشند هیچ کسی خود را به لهو یا لغوی مشغول ندارد، سختگیری بر مردم است. پرداختن به بازی و لغو از امور فطری در عموم انسانهاست و برای آنان امری طبیعی میباشد و مقابله با آن مقابله با طبیعت و فطرت است. همانگونه که تنفس، خوردن و نوشیدن ضرورتی طبیعی است و نمیتوان گفت نباید نفس کشید و غذا خورد. طبیعت بدن آدمی و روح انسانی نیز در مورد لهو، لغو و لعب این چنین است و در سنین مختلف ظهورات گوناگونی دارد، البته پرداختن فراوان و ساعات بسیاری از عمر به این امور نیز درست نیست و در هر چیزی باید حد اعتدال را رعایت نمود، وگرنه در فرد ایجاد مشکل مینماید، همانند ورزشکاری که اگر تمام سعی و همت خود را بر ورزش گذارد و همواره در استجماع باشد تا بتواند مقام خود را حفظ نماید، دچار مشکل روانی میگردد و برای جلوگیری از این آفت باید در کنار ورزش به تغذیه و تفریحات او نیز برنامه داد. نه تنها برای ورزشکاران بلکه برای دیگران نیز بازی، لهو و لغو ایرادی ندارد و کسی نمیتواند اصل آن را زیر سؤال برد؛ چرا که گویا کسی منکر شب یا روز شود که تنها موجب کوچک نمودن خویش گشته است.