ایام فاطمیه ونوروز
ایام فاطمیه و نوروز
ایران کشوری پهناور است که مسلمان، کافر، خوب، بد، بانماز و بی نماز و خلاصه تمامی افراد آن جزو بهترین های جهان هستند. خاک ایران ولایت زاست و حتی منافق آن را هم می شود اصلاح کرد. احادیث چندی در فضیلت ایرانیان و در مورد سلمان و هموطنان وی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیده است. حضرت امام خمینی قدس سره و عالمانی که در ایران هستند بیانگر واقعی آن احادیث می باشند. محبت خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رگ و خون این مردم و ملت دمیده شده است و سخنان سوزناکی که از کسی بر نمی آید در این آب و خاک یافت می شود. حتی افرادی که انقلاب اسلامی را نپذیرفته اند، چون از این آب و خاک هستند، در جهان نفر اول می باشند. این سوز و حزن در نهاد هر ایرانی است؛ هرچند خاک خود را ترک کرده باشند. ترنمی از این غم در صدای خوانندگان ایرانی می توان حس کرد. آنان حامیان و خواهان بسیاری دارند که برای دیدن و شنیدن صدای آنان جمع می شوند. بی شک سوز و نوایی که در شعر و آواز آنان است توانسته این همه خواهان برای آنان گرد آورد. این سوز و نوا از کدام خاک برخاسته است آیا از خاکی جز خاک ایران است؟ او ایرانی است و به ایرانی بودن خود نیز افتخار می کند. او چون از این آب و خاک به پا خاسته است چنین سوزی دارد. خاک ایران خاک ولایت و محبت است. این خاک است که این سوز و گداز را دارد. در جامعهٔ شیعه احساسات ولایی فراوان است، از این رو، مباحث ولایی و ادراک ولایت باید به صورت دانشی نظام مند در حوزه های دینی پی گیری شود.
ما در جای خود گفته ایم گریه برای اهل بیت علیهم السلام قلب را زنده می کند و ظلمت و تیرگی ها و آلودگی های آن را می زداید. البته خنده و شادی برای اهل بیت علیهم السلام نیز همین گونه است و ثواب دارد، ولی از آن جا که کم تر می شود هواهای نفسانی را در خنده و شادی کنار گذاشت و فقط برای اهل بیت علیهم السلام شاد بود، از آن کم تر سخن گفته شده است. انسان ها در خنده به صورت حرفه ای عمل می کنند و این روند در گریه کم تر است. انسان در خنده چنین است که نفس وی در آن هنگام افسار عمل او را به دست می گیرد و بر آدمی سوار می شود، بلکه باید گفت نفس، پیش از خنده بر آدمی سوار و چیره می گردد و انسان کم تر اختیار خندهٔ خود را دارد، برخلاف گریه که چون کم تر در سمت و سوی هواهای نفسانی است و نفس در آن قسمت حرفه ای و ماهر نیست، می شود آن را عقلانی کرد و به خاطر بزرگ ترین مظلوم گریست. علت گسترانیدن گریه نیز همین عامل بوده است؛ چرا که گریه قلب را بیش تر زنده می گرداند و کم تر پیش می آید قلب کسی با خنده و شادی زنده شود و به معرفت رسد؛ گرچه متأسفانه برخی چنان در گریه راه افراط را گرفته اند که هر نوع خوشی و شادمانی حتی برای معصومین علیهم السلام را بر خود هموار نمی سازند. در ایران اسلامی مراسم جشن و شادی برای ولادت حضرات معصومین علیهم السلام کم رنگ تر از مراسم عزاداری است و ایام ولادت آن حضرات علیهم السلام چنان گرم گرفته نمی شود و یا برنامه های محدودی انجام می پذیرد اما برای شهادت آن بزرگواران دههٔ محرم تا اربعین، دههٔ صفر، دههٔ اول فاطمیه، دههٔ دوم فاطمیه و مانند آن می گیرند و حتی عالمان دینی بر انجام عزاداری ها بیش تر تأکید دارند و نظام نیز برخی از شهادت ها را تعطیل اعلام نموده است اما کم تر ولادتی است که تعطیلی داشته باشد؛ به ویژه آن که در ایام شهادت آن حضرات علیهم السلام بیش تر اختلاف است تا در ایام ولادت آن بزرگواران. از این رو، نظام همانگونه که بودجهٔ کشور را تقسیم و تعیین می کند باید برای این ایام و تعدیل شادی ها و غم ها طرح و برنامه ای اجرایی و عملی داشته باشد.
از این رو، ما باید در این ایام حرمت مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را محترم شماریم؛ چراکه مادر ریشه ی آدمی است و تمامی انسان ها از ریشه آب می خورند و حضرت زهرا سلام الله علیها به تنهایی مادر پیامبراکرم صلوات الله علیه و حضرت علی علیه السلام و فرزندانشان و امت شیعه هستند.