ماجرای عشق7
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۴۷ ق.ظ
ظهر عاشورا جمال مبارک ایشان ملکوتى مىشود، آنقدر زیبا مىشود کأنّه حق تعالى را به زمین و به کربلا کشیده است و مىفرماید: «یا سیوف خذینی»؛ شمشیرها مرا را در بر بگیرید. این همان دعاى عرفه و عید قربان است! وقتى حضرت مىفرماید: «شمشیرها مرا را در بر بگیرید»، خداست که در زمین کربلا قرار مىگیرد. اینجا دیگر جاى ابراهیم و اسماعیل نیست که «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»(1) و گوسفندى (حیوانى) فدا شود. در این روز، امام حسین علیهالسلام تمام عشق را در وجود خویش خالى مىکند و حق را به تمام قامت به کربلا مىکشاند
1. صافات / 107.
و تمامى دعاى عرفهى حضرت اباعبداللّه علیهالسلام در کربلا تجسم پیدا مىکند.
۹۳/۱۰/۰۷