دردمندی
شخصیت و ساختار حیث ظهوری آدمی متاثر از نحوه زندگی در ناسوت بهویژه زندگی خانوادگی و محیط اجتماعی است. از شرایط موثر بر آن زندگی در عافیت، رفاه، اسراف و تجملگرایی یا در شرایط سخت و با فقر و تهیدستی است که نوع اندیشه و میزان پایداری و توان استقامت را متفاوت میسازد.
محدودیتهای زندگی و فقر مادی در صورت بقای سلامت، به فرد توانمندی میبخشد. صدای آب زیباست؛ اگر بتواند صخرهها را در نوردد. زندگی در شرایط سخت استقامت فرد را افزونی میبخشد و آن را برتر از پایداری افراد عادی میسازد. خداوند اگر بخواهد به کسی حیله زند شرایط زندگی مرفه را به او میدهد و وی را عافیتطلب میسازد. سلوک معنوی که مردان مرد و پولادین میخواهد، شرط نخستین آن فقر است. اقتدار سلوک در توان فقر و فنا و ریزش جهت خلقی به تمامی است. محرومیتهای صوری، نعمتهای باطنی را با خود دارد اگر بتوان با آن مواجههای سالم داشت. هرچه این محرومیتها دامنهای گستردهتر و فقر شدیدتر باشد، گویی خاک جهلت خلقی که چشمها را پر کرده است پاک میشود و زمینه برای رویت جهت قربی و حقی و حرکت در مسیر قرب الهی هموارتر میشود.
کسی که خوی عافیتطلبی دارد از یا به شناخت وظیفه نمیرسد و یا از تکلیف خود غفلت میورزد. برای نمونه، طلبه سرباز امام عصر (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) است و این بدان معناست که هرچه ایشان تکلیف کنند وی باید اطاعت کند، برای نمونه اگر وظیفه باشد آفتابههای مدرسه فیضیه را آب کند، آن را انجام میدهد بدون آن که این کار را تحقیر موقعیت علمی خویش بداند، وگرنه عافیتطلبی خودخواهی و حب نفس میآورد.